دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 9304 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 97 |
این محصول پاورپوینت بسیار کاملی در مورد طراحی هتل ها، ضوابط واستانداردهای آن می باشد
به امید لبخند رضایت بر لبان شما:)در صورت سفارش محصولات مشابه و سوالات احتمالی میتوانید با ایمیل diamond.kknn@yahoo.com ارتباط برقرار کنید
دسته بندی | آمار |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 40 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
تکلیف اول.. 1
کلیات.. 1
تکلیف دوم.. 2
آزمون های t «آزمون t تک نمونه ای» 2
تکلیف سوم.. 6
تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه.. 6
تکلیف چهارم.. 8
آزمون خی دو.. 8
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 35 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
ظهور و بروز آیین های مختلف و نمادهای پرستش در طول تاریخ
صلیب شکستهswastika یکی از کهنترین وپیچیده ترین نمادها- نمادهای ما قبل تاریخی وجهانی که به جز درآفریقا وسومردرتمام آسیا وتمدن دره سند پیش از ورود آریاییان دیده شده است و پیروان آیین های جین و بودا و هواداران ویشنو vishnu از آن بسیار استفاده کرده اند. در امریکا اعم از شمالی و جنوبی قبل از ورود کلمب نمادی اصلی بود هیتیتها آنرا به کرّات بکار برده اند ،در کوزه گری سیپروسcyprus و ترویا دیده شده است،تقریباً در اروپای مرکزی وغربی و شمالی ،ایسلند و اسکاتلند،فنلاند و ایرلند پیش از مسیحیت و راهزنان مقیم انگلستان نیز این نماد وجود داشته است.
این نماد به معنی خورشید گردان،چرخ مشعشع خورشید نیمروزی،ارابه خورشید،قطب و گردش ستارگان گرد آن،چهار جهت اصلی،چهار حالت ماه،چهار باد و چهار فصل،حرکت گرد باد،حرکت چرخشی جهان،مرکز،قوه فعال متحرک ،تکثیر دوایر،و گردش چرخ حیات بکار رفته است.(کوپر1379،صص225-224)
احتمالاً این نشان واره شکل ساده انسان نیز هست با دو پا ودو بازو. ویا اتحاد نرینه و مادینه یا دو چوب آتش زنه و حرکت چرخشی چرخ آتش.
این نماد هم درکنار ایزدان وهم درکنار ایزد بانوان هر دو ظاهر می شود. وجودش همراه با اصل مؤنث این حدس را به ذهن متبادر می سازد که مظهر چهار راهله قمر است،اما دراصل تداعی گر نمادهای مولد و شمسی مانند،شیر،قوچ،آهو،اسب،پرندگان و نیلوفرآبی است. این نماد درمحرابها،حرکت های نمایشی،جامه های مذهبی،خاکستردان های جسد،سبوها ،ظروف ،کوزه ها ، سلاح ها،سپرها،لباس ها و سکه ها دیده شده است. همینطور روی چرخهای نخ ریسی ،جایی که احتمالاً محل حرکت چرخشی دوک نخ ریسی را نشان می دهد. این نماد به دو صورت،که نمادهای نرینه و مادینه ،شمسی و قمری ،حرکت عقربه های ساعت و حرکت عکس آن ،و نیز دو نیمکره ،نیروهای آسمانی وجهان زیرین ،خورشید طالع و بهاری ،خورشید نازل و پاییزی را نشان می دهد.(کوپر،1379،ص246)
آنگونه که ازشواهد پیداست سابقه زیست ایرانیان باستان از000/100 سال بیشتر تجاوزمی کند.
آن مردمان به طور کامل به خدای یگانه معتقد نبودند وبه تدریج وبا ظهورزرتشت به پرستش خدای یگانه روی آوردند یعنی با ظهوری به یکتاپرستی گرویدند.لیکن دانشمندان ومحققین چنین نظر می دهند که :
(مردم فلات ایران که درابتدا بصورت روستایی زندگی می کردند طبیعت را ستایش می کردند وبرای هرکدام ازمظاهرطبیعت خدائی قائل بودند، خدایانی مانند:آسمان،خورشید،ماه،ستاره،آب،خاک).
آنان خدایانی معنوی را نیز می پرستیدند ازجمله:عدل،انصاف،مهر،صلح، خرد،وجدان.
خدای درجه اول آنان خدای آسمان بود،" اهورامزدا " " خدای دانا " که با اهریمن می جنگید برای رستگاری انسانها . خدای درجه دوم آنان " میترا " یا " مهر " بود که مظهر خورشید بود.
مهر خدای چراگاه های پهناور و نگهدارنده ستون های خانه ها بود.
همچنین خدای دیگری نیز ستایش می شد بنام " آناهیتا " که مظهرآن ستاره ناهید بود.
یکی دیگرازاعتقادات انسان روستانشین ماقبل ازتاریخ ایران که اهمیت درجه دوم داشته " توتم پرستی " بوده است .که هرطایفه به یک نوع حیوان یا گیاه که آنها را سرمنشأ قدرت وخیروبرکت می دانستند معتقد بودند.
البته اعتقاد به طبیعت توسط زرتشت دراوستا منعکس شده است. ازجمله مهروآناهیتا که از دوران ماقبل تاریخی به زرتشت رسیده وهم پس ازاو ازطریق اوستا برجای مانده ودرسراسر تاریخ باستان نیزستایش می شده است.دین عامه مردم ایران دردوره باستان عملاً همان آئینی بود که درکتب "ودا " ملاحظه می شود.یعنی اکثرخلایق قوای طبیعت را می پرستیدند وآنها را " دیو " می گفتند وآنها تجسم نیروهای طبیعی اند مانند: آفتاب وماه وستارگان وخاک وآتش وآب وباد.(بدنبال روشنائی،1365،ص92)
ایرانیان قبل اززرتشت را مجوس می گفتند و عقایدشان بیشتربردوگانه پرستی بوده است.آنان معتقد بودند که هرمزواهریمن ازخدای قدیم تری که موسوم به " زروان " است و کنایه از روزگارمی باشد متولد شده اند واین خدا وقتی حس کرد دوبچه درشکمش می جنبد پادشاهی زمین وآسمان رابرای موردیکه زودترظاهرشود نذرکرد.
بنابراین اهریمن باحیله و نیرنگش راهی یافت وقبل ازهرمزبوجود آمد.ازاینرو مستحق پادشاهی آسمان و زمین شد.پدرش گفت به مدت 9000 سال پادشاهی ازآن توست و بعد ازآن پادشاهی به هرمز می رسد.مجوسها مدعی شده اند که تمام خیروخوبی وروشنائی راکه هرمزمنتشر می کرد اهریمن تباه می کرد،و بین آن دو جنگ بود.
نام این دو خدا دلالت واضحی دارد که نظریه وعقیده به خدا طبقه ودوره به دوره گشته تا ازصورت تجسم به صورت روحانیت وپاکیزگی درآمده است.زیرا هرمزمأخوذ از " اهورا " است که به معنای بزرگ وسرور و "مازداو" به معنای حکیم وداناست و" اهریمن " مأخوذ از " انگره یا انکرو " است که به معنی بد می باشد .اما بعد از کلمه " اورمزد " مرادف روح القدس شده و کلمه " اهریمن " روح شروبدی وآزاروفساد گردیده است.
به عقیده زرتشت خوبی ونیکی همیشه پیروز وبدی مغلوب وعمرش محدود است.(همان،ص94)
دسته بندی | برنامه نویسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
تاریخ شاهان ایران از مادها تا عصر پهلوی
سلسله مادها
(708-550 قبل از میلاد)
مادها اولین حکومت و دولت مستقل ایرانی را تشکیل دادند. اینکه بطور دقیق چه زمانی دولت مادها تشکیل شد معلوم نیست اما آنچه مشخص شده آن است که در زمان اقتدار آشوریان، مادها دولت تأسیس کردند. در ابتدا قبیله های ماد 6 تا بودند که از این میان «پارتاکن ها» جنگجو و دلیر بودند و بر عکس آنها مغ ها، صلح جو و آرام. شش قبیلة مادها همواره در حال نزاع با یکدیگر بودند به همین علت آشوریها می توانستند به راحتی بر آنها تسلط داشته باشند.
مادها دامپرور و کشاورز بودند. این شش قبیله مادی تا زمانی که دیااکو پا به عرصه گذاشت همچنان اختلاف داشتند اما دیااکو آنها را متحد کرد و مقام قضاوت آن ها را بر عهده گرفت. در واقع دیااکو اولین دولت مادها را بنیان نهاد. دیگر پادشاهان ماد به شرح زیر هستند:
فرورتیش (655-633 قبل از میلاد)، هووخ شتر (633-585 قبل از میلاد)، ایخ توویگو (585-550 قبل از میلاد).
سرانجام پارسی ها به فرماندهی کوروش سپاه ایخ توویگو را شکست داد و بدین گونه حکومت مادها به پایان رسید و دوران پادشاهی هخامنشیان آغاز گردید. از پادشاهان ماد کتیبه و دست نوشتة مستقلی بدست نیامده. آنچه دربارة مادها می دانیم از میان کتیبه های بابلی و آشوری استخراج شده است.
دیااکو (دیوکس)
(708-655 قبل از میلاد)
قبیله های مادها شش قبیله بودند که هیچگاه با هم اتحادی نداشته و زیر سلطة آشوریها بودند. مادها توسط آشوریها زمانی طولانی استثمار شدند. سرانجام یکی از بزرگان مادی به نام دیااکو که مقام قضاوت را در میانشان بر عهده داشت، قبایل شش گانه را با هم متحد کرد و اولین دولت مادها را بنیان نهاد. بعد از مدتی دیااکو از کار قضاوت کناره گرفت. بعداز آن دزدی و نا امنی همه جا را فرا گرفت و مادها از وی خواستند تا ریاست را بر عهده بگیرد. دیااکو بعد از اینکه اختیارات تام از آنها گرفت ریاست قبیله اش را بر عهده گرفت. وی ابتدا سربازانی برای حفاظت خود و خانواده اش استخدام کرد سپس در دامنه کوه الوند، شهری بنام اکباتان که همان همدان امروزی (هگمتانه) است را ایجاد کرد. و آن را پایتخت خود قرار دادند، او هفت دیوار که هر کدام یک رنگ داشت در اطراف همدان ایجاد نمود. برجهای دیوارها طلایی رنگ بودند. دوران پادشاهی دیااکو با پادشاهی «سناخریب» سلطان آشوریها مصادف بود. سناخریب که سرگرم جنگ با عیلامی ها و بابلی ها بود به مادها توجه ای نداشت.
از طرفی بدلیل طبع آرامی که دیااکو داشت، با دادن باج و خراج سرزمینش را از حملة آشوریها محفوظ نگاه می داشت.
از کارهای مهم دیااکو متحد کردن قبیله های شش گانة مادها بود. علاوه بر آن به آبادانی شهرها و مناطق مختلف سرزمینش همت گماشت و از میانشان به جمع آوری سپاه مشغول شد تا در صورت لزوم بتواند با دشمنانش جنگیده و آنها را نابود کند. او می خواست دشمن اصلی مادها یعنی دولت آشوری را نابود کند ولی قبل از اینکه بتواند کاری انجام دهد دار فانی را وداع گفت.
در واقع نخستین مردمی که به سرزمین ایران آمدند آریائی ها بودند. آنها حدود 3500 سال پیش به این سرزمین آمدند و در دشتهای سرسبز و سرزمینهای آباد کوهستانی مسکن گزیدند. از آن زمان سرزمین ما، ایران نامیده شد، آریائی ها چند دسته بودند که یکی از آن دسته ها مادها بود. مادها در غرب و شمال غربی ایران ساکن شدند.
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
تحقیق در مورد تئوری بین المللی
ایالت بندی مناطق غیر مسکونی:
لازم است پیشاپیش ، مناطق غیر مسکونی قاره نیز با نام هر یک از بزرگان تاریخ به ویژه (بزرگان عهد باستان یونان ) ایالت بندی بشوند.
اما به طور فشرده درباره پر کردن قاره از انسان ، نباید شتاب به خرج داد. چون این امر با موجودیت دلایلی که ممکن است در کتاب ویژه استرالیا انعکاس یابند ، نیازمند یک تأمل فزاینده است.
و نهایتاً اینکه قاره استرالیا ، طی یک دوره کوتاه ، نیازمند رسیدن خود به عرصه تمدن ایالات متحده است. از خدا می طلبم این قاره ، به ویژه از جهات ترکیب انسانی و ملکات بشری ممتاز و یک تاریخی با شکوه ، سر آمد روزگار قرار گیرد. انشاء الله.
هستی ؛ علت العلل :
از نظر من ، درک علت العلل ( = سیرت ) چنان بسیط و فراگیر و نا منتها است که هیچ ذرّه ای فارغ از آن و فارغ از قانون مندی آن نمی باشد . و من به چنین حقیقتی ، که متّصف به آغاز و پایانی نباشد ، اتلاق خدا میکنم .
متغیّرات ؛ طبیعت :
من ، طبیعت و اجزای آن را ، اندام ( سیرت ) اتلاق می کنم ؛ یعنی معّرف همیشه ماندگار آن ( صورت ) .
خاستکاه انسان :
انسان ، گونه تکامل یافته میمون است میمونی که ذاتاً بهره مند از صفات انسانی بوده و در مسیر انسانیت برای دگرگونیهایی اندامی و ذهنی خویش می شتافته است. و من ، این واقعیت را طی مقاله ای زیر عنوان ( نظریه ی خلقت ) در کتاب زیر نگارش خود ( فدرالیزم بین الملل / جهانی / متحّد ) به تفصیل ابراز داشته ام . بیولوژیستها ، سعی کرده اند برخی از دسته های میمون را به عنوان نیاکان انسان به اثبات رسانند ولی من منکر این طرز تفکر هستم زیرا چون دسته های اولیه میمون در سراسر جهان ( حتی دردو قارّه آمریکا و استرالیا ) نیز به طور همزمان به صورتی تمام نما به تکامل رسیده است .
انسان و دین :
( الف ) دین : به اعتقاد من دین ، پیش از انکه زیر یک نامی خاص به توسط کسی بیاید تکلیف بشر را بسنجد ، شئون آن ، به ویژه به صورتی جاذبه های تهذیب و تکلّف و اعتدال و مهرورزی در سرشت او موجود بوده و به تکامل رسیده است.
( ب ) مذهب : به اعتقاد من مذهب ، پیش از آنکه نفساً ، متنی به صورتی (دین) باشد ، مفسر چنین متنی در موقعیت (حواشی) قرار می گیرد. چنانکه در یک چنان موضعی ، به همان مقدار که ناشر اصل متن دینی تلقی می شود ، تحریف کننده ی چنین متنی برای آشفته گیهای عمیق روحی نیز به شمار می آید .و در واقع مذهب ، به ویژه مذهب (شرقی) به جام شوکرانی میماند که چون ، مانند دین ، یک اصل الهی نیست و (شخصی و غیظی) است ، هر که به مخالفتش برخیزد ، به پیشباز غول بی منطق مرگ شتافته است . و اما اینکه تئولوژیستها ، مذهب را با دین یکی انگاشته ، از عدم صلاحیت آنها برای تفسیر درست چنین مسئله ای بوده است ؛ چون ، مذهب در واقع نه تنها دین نمی باشد ، که به اعتقاد من سرکوبگر نصوص دینی در طول تاریخ نیز تلقی می شده است.
( ج ) دین اختیاری: پیکر زیبای انسان و ودیعه یزدانی خرد او ، هم زمان به تکامل رسیده اند. و لهذا معرف (اشرفیت) آن فطرتاً همراه با انگیزه هایی (در نیک و بد)بوده و تفاوت حلال با حرام برای او ، از همین جهت ناشی شده است. و من ، به اصل جریان حلال گرایی انسان ، شعار (دین) را عنوان نموده و به این (شعار) ، زمانی که به شهوت بی بند و باری انسان فایق آید ، نامی به صورت (دین) را اتلاق میدارم. یعنی اینکه دین در واقع ، اصل کاملی سرشته شده با نهاد آدمی است که نیازی ندارد به اجبار وانمود و تحمیل کسی گردد.
( د ) دین اجباری: مصیبت بشر در طول تاریخ این بوده واست ، که عناصری دین گردان (کاهن و مرتاض و مرشد و اسقف و در کل آیت های خدا) همواره تلاش ورزیده اند دین را به ( زور ) القا کنند. و علتش هم این بوده که این طیف ، بدون استثنا فاقد مهارت هایی تخصصی در امور اجتماعی ( روان شناختی ) بوده و در جبر زمان و مکان ، همواره نیاز تحول پذیری روزگار بنی آدم را انکار میکرده اند. و چنین است که اشتباه این طیف در طول تاریخ ، چه بسیار میلیاردها نسل بشر را که در اعماق جنگ های روانی و آشفتگیهای زندگی و هلاکت های گروهی بر نیفکنده است.در دوره ی ما ، ملا عمر و اسامه بن لادن ، از مجاهدین افغانی (به ویژه از ترکیب حکمت یار و پیروان مودودی) زاده شده و این ها از حجله گاه. سیاست بین المللی خام در بستر خاور میانه به وجود آمده اند.
( ر ) دین سیاسی: اگر فرض کنیم که دین ، نفساً شایان مقایسه با یک تخم مرغ است ، محتوای این تخم مرغ در صورتی سالم خواهد بود ، که از پوسته واز قالب طبیعی خود به در نرفته باشد . دین هم همینطور است ؛ دین نفساً تا زمانی طبیعی و سالم است ، که با روح سیاست نیامیخته باشد. هر گاه با سیاست نزدیک و آلوده شد ، طبیعی است که پرده عصمت آن دریده شده و شأن رباّنیت (= وجدانیت) آن به یغما رفته و در ظرفیت او چیزی جز عوام فریبی باقی نمی ماند.
جهان در مسیر قطب بندی:
تاریخ تکامل بشر در عصر خود ما ، نشان داد که قطب های غرب و شرق در بیداری ملتهاً نقش فزاینده ای بازی کرده اند. گرچه که این قطب بندی ، به بیراهگیهای هول انگیزی هم منجر شدند ولی خب ، در یک چنین جبری ، استفاده های مفید آن بیشتر از زیانهایی بود که در سراسر جهان به ظهور رسید.
اما به اعتقاد من موقف بشر ، زمانی میتواند به اعتدال بین المللی خود نزدیک بشود ، که ذهنیت قطب بندی (قطب بندی یک جناحه یا چند جناحه= تک قطبی یا چند قطبی ) به یک ذهنیتی ( فدرالیته شدن سیستم سیاسی بین المللی ) تبدیل بشود و در راس آن ( به جایی قطب بندی ) = (جهان مداری) اختیار گردد.
البته شرح مفصل یک چنین تئوری ، در کتاب من (فدرالیزم بین الملل / جهانی / متحد) به خوبی بیان شده است. اما متأسفانه عجیب اینکه در حال حاضر ، اینکه ما فکرمی کنیم جهان در کام یک ابر قدرت(= و تک قطبی) است ، نه تنها چنین نیست ، که بر خلاف شرایط جهانی پیش از 1992 ، امروزه ، خار برخی از ابرقدرتهایی نورسته از نوع (ارتجاع) به شدت دارد قلب نظم عمومی جهان را می خلد چنانکه آنها دارند در جوّی آشوب طلبی ، بسیاری از ملتهایی عقب افتاده را فریب میدهند و آنها را با خود هم نوا میگردانند و غبار چنین وضعیتی امنیت جهان را نیز زیر سئوال قرار میدهند.
فهرست مطالب:
نمادی از برخی دیدگاههای من
پاراگراف اول
هستی ؛ علت العلل :
متغیّرات ؛ طبیعت
خاستگاه انسان
انسان و دین
پاراگراف دوم
از کجا برخاسته ام ؟
عواطف من نسبت به شرق و غرب
تفسیر من از شرق و غرب
یادداشت پرونده 2275
جناب آماندا وانستون
پاراگراف سوم
جهان در مسیر قطب بندی
چکیده هایی از نقطه نظرات من در مورد استرالیا
نژاد بومی استرالیا
کاشفین و بنیانگ
مشکلات ساختار طبیعی و جوّی
نمادی از مشکل قاره ای
جهت و غایت مقابله با این مشکل
رواج پدیدارهای درختی و گیاهی
نکته ای هم در باره سازمان های سیاسی و نقش آنها
سیستم سیاسی
ایالت بندی تمام نقاط قاره
پاراگراف چهارم
نیاز دگرگونی ساختمان جهانی سازمان ملل:
سازمان ملل آینده در یک تئوری مقدماتی
سازمان ملل آینده در یک تئوری عملی
اصول عملی مورد نیاز بین المللی قاره ها
بودجه سازمان ملل آینده
میروهای ضربتی (= تعلیقی)
مراکز بر پای سازمان ملل مرکزی و قاره ای
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
تحقیق در مورد حکومت ناصرالدین شاه
دولت تزاری روسیه در دروة سلطنت ناصرالدین شاه مهمترین مرکز حیاتی ایران را بدست آورد و با اعزام مستشاران نظامی و تشکیل بریگاد قزاق در سال 1297 هجری قمری نیروی دفاعی ایران را تحت اختیار خود درآورد.
بریگارد قزاق و روسای روسی آن، که طبق قرارداد استخدامی فقط تابع وزارت جنگ ایران بودند و مستخدم دولت ایران شمرده می شدند، کم کم به صورت یک نیروی مستقل وابسته به شخص شاه و دربار روسیه درآمدند و نیرویی که برای حفظ و میانت کشور از تجاوز اجانب تشکیل شده بود وسیلة موثر تحکیم بنیان رژیم استبداد سلاطین و سرکوب کردن افکار آزادی طلبان و مجری اوامر ودستورهای فرمانفرمای قفقاز و دربار روسیه تزاری شد.
بعضی از روسای بریگاد قزاق منجمله لیاخوف دراجرای سیاست ضد آزادی روسیه تزاری و مبارزه با آزادی خواهان ایران نقش بزرگی را ایفا کردند.
سلطنت ناصرالدین شاه قاجار (1264 – 1313 ق)
هنگام فوت محمدشاه، ولیعهد و جانشین او ناصرالدین میرزا زیر حمایت و تربیت میرزا تقی خان وزیر نظام در تبریز به سر می برد. چون خبر فوت شاه به تبریز رسید، در حالیکه خراسان به علت قیام سالار دچار هرج و مرج و آشفتگی بود، میرزا تقی خان سپاه آذربایجان را گرد آورد و وسائل جلوس ناصرالدین میرزا را بر تخت سلطنت در آذربایجان فراهم ساخت. سپس به همراهی سفرای روس و انگلیس که به تبریز رفته بودد. شاه جوان را برداشته عازم تهران شد. و برای آنکه در غیاب او، آذربایجان دچار اغتشاش و ناامنی نگردد، حکامی را که به وفاداری آنان اطمینان نداشت از کاربرکنار کرد و حکام مورد اعتماد بر بلاد آذربایجان گماشت، ناصرالدین شاه روز 21 ذی قعده سال 1264 هجری قمری به تهران رسید و روز بعد رسماً تاجگذاری کرد. ناصرالدین شاه به سبب کفایت و لیاقتی که از میرزا تقی خان وزیر نظام دیده بود او را به صدارت برگزید و اندکی بعد به لقب امیرکبیر گردید. ناصرالدین شاه میرزا نصرالله خان نوری معروف به میرزا آقاخان را که حکمران کاشان بود به طهران طلبید و به معاونت امیرکبیر منصوب کرد و به او لقب اعتماد الدوله داد.
ویژگیهای حکومت ناصرالدین شاه قاجار
1- حکومت 50 ساله ناصرالدین شاه سرشار از وقایع و حوادث مهم در تاریخ سلسله قاجار است.
2- در این دوره نتایج شوم عهدنامه های گلستان و ترکمانچای و عوارض جنکهای ممتد دورة فتحعلیشاه بروز می کند.
2- در این دوره دولت انگلیس روابط سیاسی خود را با ایران بسط می دهد و به اخذ امتیازاتی و مزایایی نظیر امتیازات و مزایایی که به موجب عهدنامه ترکمانچای به روسیه داده شده بود موفق میشوند.
3- در نتیجه نفوذ سیاسی و اقتصادی بیگانگان در ایران، در این دوره به حد کمال می رسد و استقلال و حیات اقتصادی ملت ایران بیش از هر زمان دیگر متزلزل می شود.
5- خوشبینی فوق العاده شاه به بیگانگان باعث می شود که بسیاری از منافع کشور را به نفع بیگانگان از دست دهد.
6-در پایان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار کم کم افکار انقلابی و زمزمة آزادی طلبی ظهور می کند و زمینة انقلاب مامتیازات سیاسی و اقتصادی در دورة ناصرالدین شاه
نفوذ سیاسی انگلستان در ایران بعد از عقد عهدنامه پاریس مقدمة بدست آوردن امتیازات اقتصادی بزرگی برای اتباع آن دولت گردید. چنانکه در سال 1309 هجری انحصار فروش دخانیات در ایران به یکی از اتباع دولت انگلیس داده شد و همین امر مقدمه بروز نهضت جدیدی در میان طبقات مردم گردید و در نتیجه آن ناصرالدین شاه امتیاز را لغو کرد ولی انگلیسیها بعدها به گرفتن امتیازات مهمتری نایل گردیدند.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 66 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
تحقیق در مورد تشکیل دولت صفوی
تشکیل دولت صفوی در اوایل قرن دهم هجری قمری ( ابتدای قرن شانزدهم میلادی ) یکی از رویدادهای مهم ایران محسوب می شود . پیدایش این دولت که باید آن را سرآغاز عصر تازه ای در حیات سیاسی و مذهبی ایران دانست موجب گردید استقلال ایران بر اساس مذهب رسمی تشیع و یک سازمان اداری بالنسبه متمرکز ، تامین گردد . گذشته از آن تاسیس و استقرار این دولت زمینه ای را فراهم ساخت تا خلاقیتهای فرهنگی و هنری معماری ، تداوم و امکان تجلی و رشد یابد و نمونه های بدیعی از این امور ( به ویژه در زمینه هنر و معماری ) پدید آید . با آغاز روابط سیاسی با دولتهای اروپایی و سرزمینهای همجوار ، بازرگانی توسعه یافت . لازم به ذکر است که این امر موجب تحول در اقتصاد داخلی گردید و این تحول در تولید و فروش ابریشم و ایجاد مراکز بزرگ بافندگی بسیار موثر افتاد.
در سال 907 ه.ق. شاه اسماعیل اول ( فرزند شیخ حیدر صفوی ) با کمک قزلباشان منتسب به خانقاه اردبیل ، پس از شکست فرخ یسار ( پادشاه شروان ) و الوند بیگ آق قویونلو ، شهر تبریز ( پایتخت دولت آق قویونلو ) را به تصرف درآورد . در همین شهر بود که دولت صفوی را بنیان نهاد و مذهب شیعه دوازده امامی را مذهب رسمی ایران اعلام کرد . او در نخستین سالهای سلطنت خود تمامی قدرتهای خود مختار داخلی را برانداخت و زمینه ایجاد حکومت مرکزی را فراهم ساخت .
دسته بندی | علوم سیاسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
دیدگاه امام خمینی در رابطه با سیاست خارجی
یکی از اقدامات مهمی که امام خمینی (ره) در خصوص احیای آرمان فلسطین در سطحی جهانی انجام دادند، طرح روز جهانی قدس و فرمان اجرای آن در بهترین زمانی- یعنی ماه ضیافت الله و نزدیکتر شدن امت اسلامی – بود که تأثیرات مثبتی در داخل فلسطین اشغالی و در سطح دنیای اسلام و کشورهای مختلف جهان بر جای گذاشت. امروز این میراث گرانقدر امام راحل (ره) همچنان پرشکوه در میان امت اسلامی باقی است و هر سال بر شکوه و عظمت آن افزوده می شود.
امام راحل و رهبر کبیر انقلاب اسلامی با سیره عملی و نظری خود، جنبشهای اسلامی، خصوصا جنبش اسلامی فلسطین، را احیاء و مسلمانان جهان را در راه آن بسیج نمودند. امام امت (ره) همچنین با هرگونه سازش در خصوص آرمانهای اسلامی، از جمله آرمان مقدس فلسطین، مخالفت جدی می نمودند که این خود باعث افزایش روحیه مقاومت، ادامه جهاد و باقی ماندن نور امید در دلهای مسلمانان مبارز، خصوصا فلسطینیان مظلوم و مستضعف می شد.
حضرت امام خمینی (ره) به مناسبتهای مختلف در راستای عمل به تکلیف شرعی خود- در مقام یک رهبر اسلامی- از یک طرف نسبت به این جرثومه فساد و غده سرطانی هشدارهای مهمی در جهت بیداری مسلمین داده اند، و از طرف دیگر بر حمایت مادی و معنوی تمام ملل اسلامی از حماسه مردم فلسطین در راه آزاد سازی قدس شریف تأکید فرموده اند.
« حماسه مردم فلسطین یک پدیده تصادفی نیست. آیا دنیا تصور می کند که این حماسه را چه کسانی سروده اند و هم اکنون مردم فلسطین به چه آرمانی تکیه کرده اند که بی محابا و با دست خالی در برابر حملات وحشیانه صهیونیستها مقاومت می کنند؟ آیا تنها آوای وطن گرایی است که از وجود آنان دنیایی از صلابت آفریده است؟ آیا از درخت سیاست بازان خود فروخته است که بر دامن فلسطینیان میوه استقامت و زیتون نور و امید می ریزد؟ اگر این چنین بود اینها که سالهاست در کنار فلسطینیان و بنام ملت فلسطین نان خورده اند... . آری فلسطین راه را گم کرده خود را از برائت ما یافت و دیدیم که در این مبارزه چطور حصارهای آهنین فرو ریخت و چگونه خون بر شمشیر و ایمان بر کفر و فریاد بر گلوله پیروز شد. و چطور خواب بنی اسراییل در تصرف از نیل تا فرات آشفته گشت »
حضرت امام خمینی(ره) تا واپسین لحظات مقدس عمر با برکتشان، بر حمایت از فرزندان معنوی اشان در فلسطین تأکید نموده و بی محابا در بنیانهای کفر و استکبار و مولود نامشروع آنان در قلب خاورمیانه یورش می بردند.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 19 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
تحقیق در مورد زمینه های پیدایش عصر رضاشاه
فهرست مطالب :
الف) زمینه های پیدایش عصر رضا شاه 10-1
ب) چرا مشروطه موفق نشد 24-10
ج) منابع و ماخذ 25
زمینه های پیدایش عصر رضاشاه
عصر رضاشاه را در مجموع باید از مقاطع عجیب تاریخ معاصر ایران به شمار آورد. نه از بابت ویژگیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن عصر که از این بابت اتفاقاً عصر رضاشاه پیچیدگی خاصی ندارد؛ چرا که حکومت رضاشاه مصداق نظام استبدادی مطلقه بوده، با تمام خصوصیاتی که چنین نظامهایی از آن برخوردارند. تعجب و شگفتی عصر رضاشاه در آن است که آن دیکتاتوری نفس گیر و استبداد مطلقه پس از دو دهه تلاشهای پیگیر مبارزات مردم ایران برای آزادی، حاکمیت قانون و دموکراسی در ایران حاکم شد. شگفتی حاکمیت دیکتاتوری رضاشاه در آن است که دیکتاتوری سیاه وهولناک پس از دو دهه مبارزات مشروطه خواهی مردم ایران و یک انقلای سیاسی عظیم به نام مشروطه به وجود آمده بود؛ انقلابی که در آسیا از نخستین حرکتهای بزرگ سیاسی و اجتماعی بود که برضد استبداد و حاکمیت مطلقه نظامهای سلطنتی اتفاق افتاده بود.اینکه چه شد پس از آن همه مبارزات آزادیخواهانه و ضداستبدادی ایرانیان که از اوج و تبلور آن انقلاب مشروطه بود، سرانجام یک نظام استبدادی که بمراتب خشنتر و مستبدتر از قاجاریه بود در ایران حاکم شد از رمز و رازهای پیچیده تاریخ معاصر ایران است. چه شد که پس از آن همه مبارزات، جانفشانیها زجر و تحمل کشیدنها برای حکومت مشروطه و تحقق آزادی، نهایتاً یک نظام بمراتب خفقان آورتر از استبداد و خفقان قاجارها در کشور ظهور کرد، پرسشی است که پاسخ مشخصی به آن داده نشده است.
درواقع در تاریخ معاصر ایران، به قدرت رسیدن رضاشاه بیش از آنکه به مشروطه و تحولات پس از آن گره بخورد، به سیاستهای استعماری انگستان در ایران و طرح و توطئه های بریتانیای کبیر پیوند خورده است.
در همان مقطعی که میلیتاریزم رضاشاه برایران حکومت می کرد کمال آتاتورک در ترکیه، ژنرال فرانکو در اسپانیا و سالازار در پرتغال نیز برسرکار بودند، با همان خصوصیات و ویژگیهای سیاسی، اجتماعی واقتصادی حکومت رضاشاه. چنین نظامهایی متمرکز، سرکوبگر، متکی به فرد، پلیسی، ملی گرا، منضبط، دارای اقتصادهای کاملاً دولتی با حاکمیت مطلق بردولت بر فعالیتهای اقتصادی( اعم از صنعتی، معدنی، تجاری، واردات و صادرات و خدمات)، فاقد احزای و تشکلهای سیاسی و دارای یک حزب فراگیر حکومتی، فاقد آزادی بیان، مطبوعات، قلم و اجتماعات، تشکلهای صنفی و اتحادیه های کارگری مستقل از حکومت می باشند.
امواج نوگرای که از سالهای پایانی قرن نوزدهم به ایران وارد شده بود با خود فضایی تازه افکار و آرائی جدید و نگرشهایی مدرن را نسبت به حکومت، جامعه و انسان به همراه آورد. مفاهیمی که قبل ازبرروی کار آمدن رضاشاه در ایران بوجود آمده بود عبارت بودند از ایجاد پارلمان یا مجلس، وضع قانون اساسی، محدودساختن قدرت و اختیارات حکومت، بویژه شخص اول مملکت، تفکیک قوای مملکت( و درنتیجه شکسته شدن قدرت حکومت به سه حوزه مستقل)،محدود کردن اختیارات و قدرت حکام و فرمانروایان درچهارچوب قانون و درنتیجه کاهش اقتدار مطلق آنان، مسئولیت پذیری و پاسخگوبودن حکومت در قبال عملکرد و سیاستهایش در برابر ملت برای نخستین بار، ایجاد قوه قضائیه مدرن( مستقل از حکومت ومحاکم شرعی که روحانیون آن را اداره می کردند)، پیدایش نخستین تشکلهای صنفی- سیاسی، آزادی بیان، اندیشه، مطبوعات و اجتماعات و برابری درمقابل قانون و سرانجام صحبت از« حقوق نسوا» و حقوق« رنجبران». امواج نوگرایی و نوخواهی یکی پس از دیگری به پیکر جامعه ایران برخورد می کرد و درهر برخوردی بخشی از آراء و گفتمان سنتی سیاسی و اجتماعی فرو می ریخت و افکار و آراء تازه جای آن را می گرفت.در این میان دشمنان از روشنفکران، نویسندگان، روحانیون بیدار، تجار، رجال و درباریان فهیم و آگاه به ذکر مشکلات و مصائب جامعه پرداخته و به زعم خود انگشت روی اسباب و علل عقب ماندگی و درماندگی ایران گذاشته بودند. برخی نبود قانون و عدلیه را اسباب بدبختی و پریشانی مملکت ذکر می کردند؛ برخی استبداد و خودکامگی حکومت و حکام و رجال را پیشه بدبختیها می دانستند و عده ای دیگر فسا رجال قاجار را عامل تباهی ایران ارزیابی می کردند. بسیاری از علما و روحانیون ظلم و زیادت خواهی حکام را عامل مصیبت می دانستند. بعضی نبود امنیت و تجاوز حکومت به حقوق مردم را در نتیجه بی قانونی، عقب ماندگی تلقی می کردند و بعضی دیگر جهل و بی خبری ایرانیان از پیشرفتهای جهان مدرن و علوم و معارف جدید را مسبب همه دردها می دانستند. نقطه اشتراک در همه این آراء نیاز به تغییر، ضرورت اصلاحات و فکر ایجاد بنیانهای جدید بود. به نظر اصلاح طلبان یا به تعبیر درست تر، مشروطه خواهان،مجموعه حاکم به همراه ساختارهای سیاسی واجتماعی آن دیگر قابلیت پاسخگویی به مقتضیات و نیازهای آن روز جامعه ایران را نداشت. بدین ترتیب، نهضت یا انقلاب مشروطه برپا شد( 1285 ش). دهها انجمن قومی، صنفی، سیاسی و اجتماغی نخستین نطفه های تشکلهای مدرن سیاسی و اجتماعی را پایه گذاری کردند.« انجمن آذربایجان»،
« انجمن کرمانیها» و «انجمن ایرانیهای جنوب» نمونه هایی از انجمنهای قومی و منطقه ای بود.« انجمن زرتشتیان»،« انجمن یهودیان»،« انجمن ارامنه»، جزء انجمنهای مذهبی؛
« انجمن مستوفیان»، « انجمن طلاب» و« انجمن دباغان» نمونه هایی از انجمنهای صنفی؛و «ا نجمن آدمیت»،« انجمن اخوت»،« انجمن مخفی»،« انجمن غیبی» و« کمیته انقلاب» از انجمنهای سیاسی بود سی انجمن صرفاً در تهران و در سطح کشور مجموعاً پنجاه انجمن تشکیل شد.