دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 210 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 51 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تعریف تعالی سازمانی EFQM
تعالی در لغت به معنی بلند شدن و برتر شدن است و تعالی سازمانی به معنای تعهّد سازمانی به رشد و توسعه پایدار و دایمی شرکت در جهت کسب رضایت مشتری و افزایش مستمر سودآوری شرکت در یک محیط ملّی فراگیر و حمایت کننده می باشد. تعالی سازمانی تابع شرایط ویژه، فرهنگ، محیط داخلی و خارجی و کسب و کار، ویژگی نیروی انسانی سازمان، نقاط قوّت و ضعف و فرصت ها و تهدید هایی است که سازمان را در بر گرفته است (جلوداری ممقانی،1389).
مدل های تعالی سازمانی در قالب الگوهای ارزیابی در صورتی که درست بکار گرفته شوند، ابزارهای کارآمدی هستند که می توانند مفاهیم و ارزش های سازمانی، تدوین و اجرای برنامه های استراتژیک، به کار گیری روش های خود ارزیابی، یادگیری سازمانی و بهبود مداوم را در سازمان ها نهادینه نموده و امکان شناسایی بهترین فرآیندها را فراهم سازند (قورچیان،1388). مدل های تعالی سازمانی به سازمان کمک می کنند تا با مقایسه وضع موجود و مطلوب خود تفاوت ها را شناسایی و سپس با شناسایی عارضه ها و بررسی علل وقوع آن ها، راه حل های بهینه سازی وضع موجود را تعیین و اجرا نمایند (نجمی وحسینی، 1387).
معیارهای توانمند سازآنچه که یک سازمان انجام می دهد را پوشش می دهند و عواملی هستند که سازمان را برای رسیدن نتایج عالی توانمند سازو معیارهای نتایج، نتایجی هستند که یک سازمان بدست می آورد و بیان کننده دستاوردهای حاصل از اجرای مناسب توانمند سازهستند. روش امتیاز دهی در مدل تعالی به این صورت است که کل امتیاز در این مدل 1000 است که معیارهای توانمند ساز50 درصد ارزش کل معادل 500 امتیاز را به خود اختصاص می دهد که وزن زیر مجموعه 5 معیار آن عبارت است از: فرآیندها 14درصد، رهبری 10 درصد، مشارکت و منابع 10 درصد، کارکنان 9 درصد و خطّ مشی و استراتژی 8 درصد است. معیارهای نتایج نیزاز 50 درصد ارزش کل معادل 500 امتیاز برخوردارند که وزن زیر مجموعه آن عبارتند از: نتایج مشتریان 20 درصد، نتایج کارکنان 9 درصد نتایج جامعه 6 درصد و نتایج کلیدی عملکرد 15 درصد (صالحی،1389).
بنابراین، با توجّه به رسالت و مأموریّت آموزش و پرورش که در تعلیم و تربیت جامعه نقش وافر دارد، ازاین رو، بررسی کارکرد شاخص های توانمند سازدر آن از اهمیّتی ویژه برخوردار است. سازمان ها برای این که باقی بمانند، باید متعالی شوند. به بیان دیگر، تعالی در کسب و کار و هر آنچه انجام می دهند، لازمه و زمینه ساز بقاست. از سوی دیگر، سازمان ها برای تعالی نیازمند مدل و الگویی کارآمد هستند که بتوانند بر مبنای آن برنامه ریزی، اجرا، پایش وبازنگری داشته باشند (رضایتمندی و قاسمی،1385).
از سوی دیگر، مشاهده ها و مطالعات اوّلیّه نشان می دهند که بسیاری از فعّالیّت های موجود در مدیریّت آموزش و پرورش شهرستان جغتای مورد بررسی قرار نگرفته که این پدیده خود منجر به عدم قضاوت از کارکردهای آن مدیریّت خواهد شد. بنابراین، برای بررسی و ارزیابی واقعی، عملکرد آموزش و پرورش شهرستان جغتای با توجّه به شاخص های توانمند سازی مانند رهبری، خطّ مشی و استراتژی، منابع انسانی (کارکنان)، شراکت ها و منابع با مدل تعالی سازمانی مورد ارزیابی و قضاوت قرار خواهد گرفت.
2-3- مزایای مدل تعالی سازمانی EFQM
این مدل از فرآیندهای سازمانی سیستماتیک و فراگیر برخوردار است، نسبت به تغییر و تحوّل و نیازهای ذینفعان واکنش سریع دارد، به نتایج کسب شده توسّط سازمان توجّه ویژه ای دارد، ارزیابی مبتنی بر واقعیّات است، مشارکت گسترده کارکنان در انجام امور را مدّ نظر قرار می دهد، نقاط قوّت زمینه های بهبود پذیر در این مدل قابل شناسائی است، زبان مشترک مدیریّت و کارکنان را فراهم می کند، تبادل تجربیّات درون و بیرون سازمان با به کار گیری ابزار الگو برداری صحیح صورت می گیرد، به منظور سرآمد کردن سازمان از روش خودارزیابی استفاده می شود. محرّکی برای یادگیری های فردی و سازمانی است، نشان دادن تصویری واقعی از کیفیّت فعّالیّت های سازمان، شناسایی حوزه های تمرکز فعّالیّت های بهبود، ساماندهی طرح های بهبود در چارچوبی واحد (قوی دل،1384).
2-4- تاریخچه مدل های تعالی سازمانی
در سال 1950 مؤسّسه اتّحادیّه دانشمندان و مهندسین ژاپن[1] آقای دکتر ادوارد دمینگ را برای انجام سخنرانی های مختلفی در زمینه کیفیّت به ژاپن دعوت نمود و در سال 1951 این مؤسّسه به پاس خدمات دکتر دمینگ در زمینه کیفیّت جایزه ای به نام ایشان بنیان نهاد. مدلی که جایزه دمینگ بر اساس آن تهیّه گردید و از دهه پنجاه میلادی در ژاپن به اجرا در آمد عمدتاً بر کیفیّت محصولات و روش های کنترل کیفی استوار است به بیان دیگر مدل جایزه دمینگ بر این اصل استوار است که برای تولید محصولات و خدمات با کیفیّت بالا نیاز به هماهنگی همه جانبه و فراگیر در سطح سازمان است. این مدل نگرش جدیدی در بحث کیفیّت ایجاد کرد و همین تفکّر نگرش فراگیر منجر به ظهور «کنترل کیفیّت فراگیر» در دهه 60 میلادی گردید (امیران،1384).
مدیریّت کیفیّت فراگیر روشی است برای مدیریّت و اداره سازمان جهت تعیین کیفیّت با مشارکت همه اعضای سازمان که از طریق جلب رضایت مشتری و تأمین منافع همه ذینفعان بدست می آید (امیری،1384).
موفقیّت ژاپن در به کارگیری روش های علمی کسب و کار تهدیدی جدی برای شرکت های آمریکائی ایجاد کرد به طوری که در دهه 80 بسیاری از آن ها با واگذار کردن بازار به رقبای ژاپنی در آستانه ورشکستگی قرار گرفتند این تهدیدات منجر گردید که شرکت های غربی در روش های کسب و کار خود تجدید نظر کرده و مدیریّت کیفیّت فراگیر را بطور گسترده بکار گیرند (الهی،1378).
جایزه کیفیّت و سرآمدی کانادا[2] در سال 1983 و پس از آن در سال 1987 جایزه ملّی کیفیّت مالکوم بالدریج درآمریکا از اولین گام هایی بودند که برای بخشیدن دید فراگیر به مدل هایی که برای ارزیابی در مؤسّسات صنعتی و غیر صنعتی مورد استفاده قرار می گرفتند برداشته شد و این مدل ها در واقع پوشش دهنده تمامی اجزای یک کسب و کار با در نظر گرفتن منافع تمامی ذینفعان بود (بلال زاده،1387).
به دنبال مدل مالکوم بالدریج در سال 1988 مدل تعالی سازمانی EFQM در پاسخ به نیاز بهبود رقابت پذیری سازمان های اروپایی توسط چهارده کمپانی بزرگ اروپایی ( بوش، رنو، فیات، بی تی، بول، الکترولوکس، ک ال ام، نستله، اولیوتی، فیلیپس، سولزر، فولکس واگن، رازالت، سیبا [3]) در کمیسیون اروپایی مورد توافق واقع و امضاء گردیده است. این اقدام متهوّرانه از شبکه قدرتمند مدیریّت در حال حاضر دارای 800 عضو از 38 کشور جهان در بخش خصوصی و دولتی می باشد که در چارچوب یک جامعه اروپایی و در زمینه بهبود کیفیّت در ادامه مدل مالکوم بالدریج از آمریکا و همچنین مدل دکتر دمینگ در ژاپن به پیش می رود.
مدل EFQM در سال 1991 به عنوان مدل تعالی کسب و کار معرفی گردید که در آن چارچوبی برای قضاوت و خودارزیابی سازمانی و نهایتاً دریافت پاداش کیفیّت اروپایی ارائه شد، این اقدام در سال 1992عملی گردید. این مدل نشان دهنده مزیت های پایداری است که یک سازمان متعالی باید به آن ها دست یابد. این مدل به سرعت مورد توجّه شرکت های اروپایی قرار گرفت و مشخّص شد که سازمان های بخش عمومی و صنایع کوچک هم علاقه دارند از آن استفاده کنند(آلور[4]974:2010).
در سال 1995 ویرایش مربوط به بخش عمومی و در سال 1996 مدلی مربوط به سازمان های کوچک توسعه داده شد. در سال1999مهمترین بازبینی مدل EFQM صورت گرفت. در سال2001 مدل سرآمدی EFQM ویرایش سازمان های کوچک و متوسط و درسال 2003 ویرایش جدیدتری از مدل EFQM ارائه شد که در زیر معیارها و نکات راهنما تغییرات قابل ملاحظه ای نسبت به ویرایش سال 1999 داشت (چاوشی ،1383).
[1] Union Of Japanese Scientists And Engineers
[2] Canadian Quality And Business Excellence Award
[3] Bosch,BT,Bull,Ciba'Geigg, Electrolux, Fiat, KIM ,Nestle ,Olivetti ,Philips, Sulzer, Volkswagen
[4] Allur
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 75 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
اضطراب
اضطراب عبارت است ازحا لت هیجانی منفی همراه با احساس عصبانیت، ناراحتی و تشویش که با فعالیت یا برانگیختگی جسمانی نیز همراه است (عبدلی، 1384، به نقل از زمانی، مرادی، 1388: 82)
الیس[1]،یکی از روانشناسان، اضطراب و اختلالات عاطفی را نتیجهء طرز تفکر غیرمنطقی و غیرعقلانی میداند.به نظر او،افکار و عواطف،کنشهای متفاوت و جداگانهای نیستند.پس تا زمانی که تفکر غیرعقلانی ادامه دارد، اختلالات عاطفی نیز به قوت خود باقی میماند.
انسان را اشیای خارجی مضطرب و برآشفته نمیکند؛بلکه دیدگاه و تصوری که او از اشیا دارد،سبب نگرانی و اضطراب میشود.تمام مشکلات عاطفی افراد از تفکرات موهوم آنان سرچشمه میگیرد که از نظر تجربی معتبر نیست.(حسینی ،1375 )
الیس اضطراب و اختلالات رفتاری را زادهء طرز تفکر خیالی و بیمعنی انسان میداند. راجرز[2]،روانشناس دیگر،اضطراب را نتیجهء ناهماهنگی و تضاد بین خویشتن پنداری فرد و تجربهء او میداند.در حالت اضطراب، مفهومی که فرد از خویش دارد،با تجربیات او مغایر است.هنگامی که فرد از خود مفهومی دارد که با تجاربش هماهنگی نسبی دارد،احساس میکند که برطبق ارزشها،خواستهها و تجارب گذشتهاش عمل میکند،پس در نتیجه از سازگاری کافی برخوردار میگردد.
اسپیلبرگ[3] 1966 اولین کسی بود که اضطراب را به دو بعد اضطراب خصیصه ای[4] و اضطراب حالتی[5] تقسیم کرد. اضطراب حالتی به هیجا نات موقتی که با نگرانی و تنش همراه است، اطلاق می شود و اضطراب صفتی گرایش رفتاری نسبتاً پایدار و اکتسابی است که اغلب به عنوان یک ویژگی شخصیتی توصیف می شود. این نوع اضطراب موجب می شود تا فرد دامنة گسترده ای از شرایط غیر خطرناک را تهدیدزا و یا خطرناک درک کند.( زمانی، مرادی، 1388: 84)
2-16: اضطراب رایانه
در زندگی کنونی ، رایانه ها در همه جا حضور دارند و در نتیجه ، بسیاری از افراد با رایانه و کار با آن تجربه مستقیم یا غیر مستقیم دارند. اما استفاده از رایانه ، همیشه یک رویداد رضایت بخش و شاد نیست. در ایران ، اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه ، به طور مستقیم و غیر مستقیم در معرض تعامل با رایانه قرار گرفته اند . بدیهی است که این روند ، به دلیل گسترده بودن کاربرهای رایانه، متفاوت بودن میزان تجارب کاربران ، جدید بودن و به روز شدن فزاینده این فناوری و آشنایی کم افراد با آن ، موانعی را فرا روی کاربران در استفاده بهینه از فن آوری اطلاعات و ارتباطات قرار خواهد داد. (غلامعلی لواسانی، 1388 : 102 )
از سوی دیگر ، در طول دهه گذشته ، تاکید بر کاربرد رایانه در زندگی روزمره و حتی بیشتر از آن ، در حیات دانشگاهی وجود داشته است. کلاس های چند رسانه ای با فن آوری های وابسته به ر ایانه ، به سرعت در حال تبدیل شدن به هنجار در فضای دانشگاه هستند. دانشجویان به طورفزاینده ای ملزم می شوند تکالیفی را بر روی رایانه آماده سازند و برای پروژه های کلاسی، از نرم افزار و سخت افزار رایانه استفاده کنند. ( بایلی، میشل و پارکر ، 2001، به نقل از غلامعلی لواسانی) این تقاضای فزاینده به رایانه برای بسیاری از افراد با اضطراب و استرس همراه است .(حسن زاده، 1388 : 52 ). پدیده اضطراب رایانه ، یکی از چنین موانعی است که منجر به اجتناب افراد از مواجهه با رایانه می شود.( غلامعلی لواسانی، 1388 : 102 ).
طبق تعریف [6] DSM IV از انجمن روانپزشکی آمریکا توصیف اضطراب و خلق و خوی عبارت ازتجربیاتی که همراه با ترس، دلهره، عصبی بودن، نگران، تنش است. اختلالات اضطرابی شناخته شده عبارتند از ترس از ظاهر شدن در ملاء عام، ترس از فضای بسته، و یا ترس مداوم از دیگران نزدیک شدن به دیگران که ممکن است به او صدمه بزنند..
در حال حاضر، اضطراب رایانه می تواند به یک لیست از اختلالات اضطرابی رایج اضافه شود..و می توان آن را بدین صورت تعریف کرد: احساس ترس و دلهره احساس توسط افراد در هنگام استفاده ازرایانه و یا حتی فکر کردن به استفاده از آن .(سیمون سون،مورر،مونتاگ توراردی ،ویتاکر[7]،1987، به نفل از بیکر[8] و همکاران،2007 : 2852)اضطراب کامپیوتر باید به عنوان یک رنج بالقوه جدی تلقی می شود،
ا ضطراب رایانه ، نوع خاصی از اضطراب است که معمولاً در یک موقعیت خاص رخ می دهد و افرادی که مبتلا به اضطراب کامپیوتر هستند ممکن است ترسی از نا آشنایی، احساس ناکامی، خجا لت و شرم، شکست و یأس و ناامیدی را تجربه کنند .( حسن زاده، 1388 : 52) اضطراب رایانه را توماس ، هاوارد و مورفی (1986) چنین تعریف کرده اند: "ترس از کار اجباری و یا محتمل با رایانه ، که ربطی به تهدید واقعی که از سوی رایانه متوجه کاربر باشد ندارد.( نادری و احدی ، 1384 :9 ) مشخصه اضطراب رایانه به عنوان یک واکنش عاطفی، ترس درونی از نتایج منفی احتمالی از جمله صدمه زدن به تجهیزات و یا احمق به نظر رسیدن عنوان می شود. از نقطه نظر پردازش اطلاعاتی، احساسات منفی در نتیجه ی اضطراب بسیار، منابع شناختی درباره اجرای کار را کم می کند (کانفر و هگشتاد[9]، 1997). بنابراین عملکرد شرکت کنندگان دارای اضطراب رایانه ای بالا ممکن است نسبت به کسانی که اضطراب رایانه ای کمی دارند و یا فاقد آنند، ضعیفتر باشد(سام، اوتمان ونوردین[10] ،2005 : 206)
اضطراب رایانه از نوع اضطراب حالتی است که درموقعیت های مختلف تغییر می کند.(وونگ، 2007،فولر، ویسیان و براون [11]،2006 ، به نقل از رحیمی، ید ا للهی ، 1390: 52) و تحت تأثیر عوامل متعددی کاهش یا افزایش می یاید.تحقیقات نشان داده است که اضطراب رایانه به طور قابل توجهی به دیگر ساختار های روانشناختی مانند نگرش نسبت به رایانه ، نیت در استفاده از رایانه، و به رفتارهای خاص از جمله استفاده واقعی از رایانه ، توانایی افراد برای یادگیری برنامه های کاربردی جدید،
خودکارآمدی در هنگام استفاده از رایانه مرتبط است.(هاولکا،بیسلی[12]:51)
بکرز و اشمیت (2001) با دو نمونه از دانشجویان روان شناسی و تحلیل عوامل تاییدی نتیجه گرفتند که اضطراب رایانه برا ساس یک مدل شش عاملی تبیین می شود. این عامل ها عبارتند از سواد و تجربه رایانه ، خودکارآمدی رایانه ، برانگیختگی جسمانی حاصل از کار با رایانه ، احساسات انفعالی درباره رایانه، باورهای سودمندی رایانه، و باورها در باره انسان زدایی رایانه.(غلامعلی لواسانی،1383: 80 ).
[1] Ellis
[2] Ragers
[3]Spielberger
[4] Trait anxiety
[5] State anxiety
[6] The Diagnostic and Statistical Manual of mental disorders
[7] Simonson, Maurer, Montag Torardi, Whitaker
[8] Beckers
[9] Kanfer& Heggestad,
[10]Sam , Othman& Nordin
[11] Wang , Fuller, Vician& Brown
[12] Beasley
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 45 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تعریف ارزیابی عملکرد
در رابطه با ارزیابی عملکرد، تعاریف مختلفی ارائه گردیده است که به چند مورد اشاره میشود:
-ارزیابی عملکرد عبارت است از سنجش سیستماتیک و منظم کار افراد در رابطه با نحوه انجام وظیفه آن ها در مشاغل محوله و تعیین پتانسیل موجود در آن ها جهت رشد و بهبود (میرسپاسی،35:1386).
ارزیابی عملکرد در بعد سازمانی معمولا مترادف با اثر بخشی فعّالیّتها است. منظور از اثربخشی میزان دستیابی به اهداف و برنامهها با ویژگی کارا بودن فعّالیّتها و عملیات است (رحیمی،1385).
-ارزیابی عملکرد به فرآیند سنجش و اندازهگیری عملکرد دستگاهها در دورهای مشخّص بهگونهای که انتظارات و شاخصهای مورد قضاوت برای دستگاه ارزیابی شونده شفاف و از قبل از آن ابلاغ شده باشد، اطلاق میگردد (طبرسا،4:1378).
وردر و دیویس معتقدند: ارزیابی عملکرد فرآیندی است که عملکرد شاغل با آن اندازهگیری میشود و هنگامی که درست انجام شود کارکنان، سرپرستان، مدیران و نهایتاً سازمان از آن بهرهمند خواهد شد. کاسیو ارزیابی عملکرد را توصیف نظامدار نقاط قوّت و ضعف عملکرد فرد یا گروه در رابطه با اجرای وظایف محوله تعریف میکند.
ارزیابی عملکرد در بعد نحوه استفاده از منابع و امکانات در قالب شاخصهای کارایی بیان میشود. اگر در سادهترین تعریف، نسبت داده به ستاده را کارایی بدانیم، نظام ارزیابی عملکرد در واقع میزان کارایی تصمیمات مدیریّت در خصوص استفاده بهینه از منابع و امکانات را مورد سنجش قرار میدهد.
2-13- تاریخچه ارزیابی عملکرد
در سال 1354 براساس اصلاحیه مورخ28/12/1353 قانون استخدام کشوری و به موجب بند ۶ قسمت ب ماده ۶۰۴ قانون مذکور وظیفه ارزشیابی و کارایی در دستگاههای اجرایی کشور، به منظور راهنمایی آن ها در جهت برقراری روشهای صحیح اداری و اصول مدیریّت و گزارش آن به نخست وزیر، به سازمان اموراداری و استخدامی کشور منتقل و در پی آن دفتر ارزشیابی سازمان های دولتی تشکیل شد. در سال ۱۳۵۹ دفتر ارزشیابی سازمان های دولتی در سازمان امور اداری و استخدامی کشور منحل و اقدامّات مربوط به ارزیابی کارایی و عملکرد دستگاههای اجرایی تا سال ۱۳۷۶متوقف شد. در سال ۱۳۷۹ نیز پس از ادغام دو سازمان برنامه و بودجه و امور اداری واستخدامی کشور و تشکیل سازمان مدیریّت و برنامهریزی کشور، این وظیفه بر عهده دفتر ارزیابی عملکرد سازمان مدیریّت و برنامهریزی کشور گذاشته شد. (البته اکنون با انحلال سازمان مدیریّت این وظیفه به عهده معاونت راهبردی ریاست جمهوری گذاشته شده است).
2-14- انواع ارزیابی
ارزیابی به دو نوع کلی طبقهبندی میشود ( ارزیابی آیندهنگر،ارزیابی گذشته نگر). ارزیابی آیندهنگر، همان طور که از نامش پیداست نوعی ارزیابی است که اولاً قبل از تهیه برنامه انجام میشود، ثانیاً برای تعیین منطقی بودن یا حقانیت ایجاد برنامه صورت گیرد. بنابراین ارزیابی آینده نگر مشخّص میکند که آیا مسئله و نیازی وجود دارد که حقانیت ایجاد برنامهای برای حل یا تأمین آن را توجیه کند و به این سؤال نیز پاسخ
میدهد که در صورت اجرا نشدن برنامه مورد بحث، جامعه با چه پیامدهای منفی مواجه میشود. ارزیابی گذشته نگر برخلاف ارزیابی آینده نگر پس از اجرا یا تکمیل برنامه انجام میگیرد. ارزیابی گذشته نگر به دو دسته طبقهبندی میشود( ارزیابی تکوینی، ارزیابی تجمیعی)
2-15- اهداف ارزیابی عملکرد
کنترل مداوم جریان امور در سازمان و استقرار چرخه مدیریّت بهرهوری.-شناسایی نقاط ضعف و قوّت و مشکلات سازمان و تلاش در جهت شکوفایی و افزایش قابلیتها و اصلاح فعّالیّتها، بهبود تصمیمگیری در مورد حوزه و عمق فعّالیّتها، برنامهها و اهداف آینده دولت، بهبود تخصیص منابع و استفاده بهتر از امکانات و منابع انسانی در جهت اجرای برنامههای مصوب، ارتقای پاسخگویی در مورد عملکرد برنامهها، ارتقای توانمندی سازمان در ارائه کمی وکیفی خدمات و رقابت پذیری در فضای ملی و بینالمللی، هدف نهایی از عملکرد، افزایش کارایی و اثربخشی سازمان است.
2-16- اهمیت و ضرورت ارزیابی عملکرد
بهبود مستمر عملکرد سازمان ها، نیروی عظیم همافزاییایجاد میکند که این نیروها میتواند پشتیبانی برنامه رشد و توسعه و ایجاد فرصتهای تعالی سازمانی شود. دولتها، سازمان ها و مؤسسات، تلاش جلو برندهای را در این مورد اعمال میکنند. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیشروی سازمان و کسب بازخورد و اطلاع از میزان اجرای سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد. تمامی موارد مذکور بدون اندازهگیری و ارزیابی امکانپذیر نیست.
لرد کلوین فیزیکدان انگلیسی در مورد ضرورت اندازهگیری میگوید: هرگاه توانستیم آنچه درباره آن صحبت میکنیم را اندازه گرفته و در قالب اعداد و ارقام بیان نماییم، میتوانیم ادعا کنیم درباره موضوع مورد بحث چیزهایی میدانیم، در غیر این صورت آگاهی و دانش ما ناقص بوده و هرگز به مرحله بلوغ نخواهد رسید (رحیمی،36:1385).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 103 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 61 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
فناوری اطلاعات و ارتباطات
علم و فن آوری هر دو سازنده تمدن بشر هستند و توسعه هرکدام بدون دیگری ممکن نیست . علم به معنی شناخت عالم هستی و یافتن قوانین حاکم بر طبیعت است . در صورتی که منظور از فن آوری، کاربرد علوم و یافته های علمی در عمل با استفاده از رویه ها و مطالعات منظم و جهت دار برای ارضای خواسته های مادی است و غالباً با اختراع ها و کاربرد وسایل و تجهیزات در ارتباط است. فن آوری دانستن چگونگی انجام کار و فرآیند خلاقی است که در آن ابزار، منابع و نظام ها برای حل مسایل به کار گرفته می شوند تا کنترل انسان را در محیط طبیعی افزایش دهند و شرایط زندگی انسان را بهتر سازند.(یونسکو، 1384 )
" فناوری اطلاعات و ارتباطات از تعامل سه بخش بوجود میآید. بخش اول رایانه است که به عنوان سخت افزار در فرایند انتقال اطلاعات، عمل میکند. بخش دوم، مجموعه داده ها و یا اطلاعات است. در این بخش، داده ها به عنوان محتوا و خمیر مایۀ فرایند انتقال اطلاعات در درون شبکه به جریان میافتند. در واقع آنچه در فرایند انتقال اطلاعات اهمیت دارد همین اطلاعات است که توسط دو بخش دیگر جریان مییابند. بخش سوم، ارتباطات مخابراتی است که از طریق فیبر نوری؛ ماهواره و یا طرق دیگر باعث اتصال این مجموعه به یکدیگر و مجموعه های دیگر میشوند. آنچه از تلفیق این سه بخش بوجود میآید؛ همان فناوری اطلاعات و ارتباطات نامیده میشود که مثال اصلی آن بزرگراههای اطلاعاتی و یا اینترنت است". (صراف، 1385: 44)
در تعریف فن آوری اطلاعات می تو ان گفت که به فرآیندهای جمع آوری، ذخیره سازی، پردازش و بازیابی اطلاعات که در بستر ارتباطی مبتنی برزیر ساخت های رایانه ای شکل می گیرد گفته می شود (نواب زاده، 1380 )بدون فناوری اطلاعات و ارتباطات ، ارتباط در سطح بین اللملی و بین افراد غیر ممکن خواهد بود. امروزه با در اختیار داشتن فناوری اطلاعاتی و ارتباطاتی مختلف و پیشرفته، امکان برقراری سریع ارتباط و تبادل سریع اطلاعات بیش از پیش میسر گردیده است. افراد در هر کجا که باشند میتوانند آخرین اطلاعات مورد نیاز خود را در هر زمینه ای دریافت کنند.(ابراهیم آبادی ،1382 ،به نقل از سیار،1390: 13)
فناوری اطلاعات و ارتباطات ابزار قدرتمندی است که ما ناچاریم با آن مواجه شویم، در دنیای امروز گریز از فناوری امکان ناپذیر است. به خصوص آنکه امروز فناوری اطلاعات و ارتباطات نه تنها دائماً در درون خود در حال رشد و نوسازی است ، بلکه با نفوذ سریع و خزنده خود توانسته است در میدان علم و عمل وارد شود و دگرگونی وصف ناپذیری در زمینه های گوناگون پدید آورد. در جامعه استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند اثر عمیقی بر مشاغل و زندگی شخصی افراد با ارائه راه حل هایی به منظور دسترسی آسان تر به اطلاعات، راه های کاراتر برای ارتباطات و ابزارهای سازمانی بسیار قدرتمند داشته باشد. برای درک این نکته که چگونه یک جامعه از فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده می کند ارزیابی تعداد افراد جامعه که به فناوری ها دسترسی دارند و چگونگی استفاده آنها از فناوری ها بسیار با اهمیت است. (آمادگی الکترونیکی،1387 :13 )
می توان گفت که فناوری اطلاعات و ارتباطات به مثابه جدیدترین فناوری های ساخت بشر، توانایی گردآوری ، سازماندهی ،ذخیره و بازیابی اطلاعات را در قالب ، صوت و تصویر و متن نوشتاری و عددی دارد که با استفاده از ابزارهای رایانه ای و به کارگیری سیستم های مخابراتی محقق می شود.(جاریانی ، 1382).
2-3: اینترنت
برای بسیاری از ما فناوری اطلاعات وارتباطات در قالب رایانه های دیجیتالی تجلی کرده و به ابزاری لازم برای انجام کارها و رفع نیازهای شخصی تبدیل شده است.در فاصله کوتاهی پس از رواج رایانه ها در دانشگاه ها، پروژ ه های تحقیقاتی برای مرتبط ساختن آن ها با یکدیگر به نحوی که امکان مبادله اطلاعات میان آن ها به وجود آید، آغاز شد. از میان این پروژه ها، پروژه توسعه شبکه، موفقیت بیشتری کسب کرد و به آن چیزی تبدیل شد که امروز آنرا به عنوان «اینترنت » می شناسیم و در حال حاضر بیش از 300 میلیون رایانه را در سراسر جهان به هم مرتبط کرده است.(درخشان،1387)
اینترنت نوعی شبکهء کامپیوتری جهانی است که میتواند ارتباط بین کامپیوترهای نقاط دور از هم را بهمنظور مبادلهء داده ها فراهم کند و با اینکه شبکههای کامپیوتری دیگری نیز وجود دارند،هیچیک ازنظر بزرگی و اهمیت قابل مقایسه با اینترنت نیستند.اینترنت از چندین شبکه تشکیل میشود و مشابه شبکه تلفنی بین المللی است که در آن،بهجای ارتباط صوتی،ارتباط کامپیوتری برقرار میشود و ازاینروی،اینترنت میتواند همه نوع اطلاعات اعم از متن،صدا،تصویر و ویدئو را با کارایی زیاد،بین کامپیوترهای سرتاسر دنیا که به آن وصل هستند،انتقال دهد.(محمدیفر، به نقل از میر حسینی ،1382)
طی ده سال اخیر،اینترنت به یک ابزار مهم ارتباطی میان تمامی گروه های جامعه تبدیل شده و ما برای دسترسی آنی به اطلاعات، ارتباطات اختصاصی، تمامی انواع برنامه های کاربردی، تجاری، روابط کاری و نقل و انتقالات مالی به آن وابسته ایم. قابلیت اطمینان و دسترسی آسان به اینترنت برای موفقیت پایدار و مداوم کشورهای توسعه یافته یک عامل حیاتی به شمار می رود و اهمیت آن برای کشورهای در حال توسعه نیز به سرعت رو به افزایش است. آثار استفاده از رایانه ها نتایج حاصل از انقلاب اینترنت از مرز فواید مستقیم آن ها فراتر رفته و پیش بینی می شود که تاثیرات بیشتری نیز در راه باشند اول از همه اینکه، اینترنت مرزهای جغرافیایی میان کاربران متصل به خود را کمرنگ کرده و روند جهانی سازی را با ارایه قابلیت های رسانه های ارتباطی تسهیل کرده و لذا، هر کسی مستقل از محل فیزیکی خود قادر به برقراری ارتباط با آن است.
ماتیوز [1]در سال 2002 نیز اینترنت را به عنوان ابزاری که ریشه در نظام آموزشی دارد بررسی می کند و معتقد است که اینترنت در ابتدا به منزله ابزاری برای اشتراک منابع گسترش داده شد ولی هم اکنون تلاش های چشمگیری در حال انجام است تا از آن به عنوان یک وسیله آموزشی استفاده شود زیرا که ابزار مهمی در آموزش عالی محسوب می شود.(صالحی ،حاجی زاده،1389 :42 )
[1] Matthews
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 65 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
در عصر حاظر که عصر تغییر از جامعه صنعتی به جامعه فرا صنعتی یا جامعه ی اطلاعاتی نامیده شده است، طبیعی است که اطلاعات، دانش و آگاهی به عنوان اساسی ترین دارایی ها برای انسان ها و جوامع بشری به حساب آید. رشد و گسترش فناوری اطلاعات در جامعه امروز به حدی سرعت گرفته است که میزان توجه به آن را به عنوان مهمترین شاخص توسعه یافتگی در نظر گرفته اند و معتقدند که عصر حاظر، دنیای متفاوتی خواهد بود که راهبری آن را فناوری اطلاعات بر عهده خواهد داشت. ویژگی مهمی که پدیده فناوری اطلاعات از آن برخوردار است این است که باعث می شود ارتباط انسان با انسان و همچنین انسان با محیط تسهیل شود و ارتقا یابد. فناوری اطلاعات به دلیل تحول پذیری و قدرت تاثیر فراوانی که در رشد آموزشی، فرهنگی، اقتصادی، امنیت ملی، جهانی شدن و تعدیل مشکلات اطلاع رسانی سنتی دارد، یکی از پویاترین و بحث انگیزترین رشته های علم و فناوری محسوب می شود(محمودی، 1386).
ظهور فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی تمام عرصه های زندگی بشری را تحت تاثیر قرار داده است. سرعت و قدرت نفوذ این فناوری ها برپیکره حیات اجتماعی به اندازه ای است که تمام ابعاد زندگی انسانی را متحول نموده است. ورود این فناوری به عرصه آموزش و پرورش استاندارد ها و ملاک های باسوادی را نیز دگرگون کرده است. به طوری که در دوره های قبلی کفایت داشتن در خواندن، نوشتن و حساب کردن، هدف و غایت آموزش و پرورش بود؛ ولی در عصر حاضر، آموزش و پروش با استفاده امکانات و ساز و کارهای متنوع، در پی پرورش افرادی است که اصطلاحا «باسواد اطلاعاتی» خوانده می شوند. چنین فردی قادر است، داده های مختلف را پردازش کند؛ مسائل متنوع و پیچیده را به طور خلاقانه حل نماید؛ در موقعت های لازم انتقاد کند و بالاخره با تغییرات سریع اجتماعی هماهنگ و همسو باشد (سراجی، 1383).
معلمان باید جهت اجرای یک برنامه پیشرفته فناوری اطلاعات و ارتباطات آمادگی کافی داشته باشد. در حقیقت عرضه ی هر گونه برنامه درسی جدید، مستلزم آمادگی دقیق، مدیریت، تخصیص منابع و حمایت مداوم است. در مورد یک برنامه درسی فناوری اطلاعات و ارتباطات حتی توجه بیشتری باید مبذول گردد (یونسکو، 1382).
سازمان ها برای رسیدن به اهدافشان نیازمند نیروهای کارامد و متبحر می باشند. دبستان، دبیرستان و دانشگاه، نظامی برای تربیت و آموزش دانش و معلوماتی است که افراد را برای ورود به اجتماع و خدمت موثر آماده می کند. ولی افرادی که به استخدام سازمان در می آیند، علاوه بر این معلومات به آموزش تخصصی و حرفه ای نیاز دارند تا دانش فنی و مهارت های لازم را برای انجام شایسته وظایف محول بدست آورند. این آموزش ها به کارکنان این امکان را می دهد تا در نیل به اهداف موفقیت بیشتری داشته و نقش خود به نحو موثری انجام دهند (سعادت، 1386).
در واقع می توان گفت که دانش فناوری اطلاعات و ارتباطات معلمان، آگاهی او از انواع فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، کارکردها، کاربردها و ارتباط آنها و مهارت فناوری اطلاعات و ارتباطات معلمان را قابلیت های عملیاتی او برای استفاده فناوری جهت بازیابی، ذخیره، مدیریت، یکپارچه سازی، ارزیابی و ایجاد ارتباط میان اطلاعات و دانش دانست. با توجه به توضیحات کذکور، معلمان باید درک عمیقی از مفاهیم فناوری ارتباط و اطلاعاتی داشته باشند. آنها باید بتوانند اجرای اصلی سخت افزاری و نرم افزارها و راهبردهای عیب زدایی در سیست های رایانه ای تسلط داشته باشند و بتوانند از دستگاه های رسانه ای دیجیتالی و روابط نرم افزای آنها استفاده کنند ( سبحانی نژاد و ملازهی، 1391)
لذا لزوم آموزش های ضمن خدمت در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخش آموزش و پرورش احساس می شود. در این میان ارزشیابی دوره های برگزار شده مقوله ای است که نیاید از آن غفلت کرد. و باید در صدد فهم این مسئله مهم برآمد که آیا واقعا تغییر معناداری در شیوه تفکر، عادات رفتاری، نگرش و نحوه انجام دادن وظایف شغل، توسط شرکت کنندگان در دوره آموزشی ایجاد شده است. لذا در این تحقیق، محقق سعی دارد تا با استفاده از چهار سطح الگوی ارزشیابی مدل کرک پاتریک به بررسی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت فاوا معلمان دوره متوسطه شهرستان ملایر پرداخته و در پایان راهکارهای برای استفاده مناسب از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای معلمان دوره متوسطه ارائه دهد.
2-2. آموزش
تعاریف مختلفی از آموزش ذکر شده است که در ذیل به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم:
الن گانیه[1] آموزش را روند حل مساله می نامد که هدف از آن تسهیل یادگیری فراگیر است. او معلم را مسئول آموزش می داند که با اتخاذ تدابیر آموزشی و مدیریتی نقش خود را ایفا می کند (فردانش، 1385).
آموزش گاه به معنیinstruction است یعنی کلیه فعالیت های که به منظور ایجاد یادگیری در یادگیرنده از جانب معلم طرحریزی می شود و بین معلم و یک یا چند یادگیرنده به صورت کنش متقابل جریان می یابد. این تعریف در مورد آموزش کلاسی صدق می کند و انواع آموزش را دربر نمی گیرد (شریعتمداری، 1382).
آموزش کوشش های است که در جهت ارتقای سطح دانش و آگاهی مهارت های فنی و حرفه ای و شغلی و نیز ایجاد رفتار مطلوب در کارکنان سازمان به عمل می آید و آنان را آماده انجام وظایف و مسئولیت های شغلی خود می نماید (ابطحی، 1374).
به طور کلی آموزش در داخل سازمان ها به منظور بهبود و کسب مهارت های شغلی جدید، آماده شدن برای حرکت در مسیرهای شغلی مناسب و رفع نیازهای حرفه ای به کار می رود و تنها مفهوم کارآموزی، کارورزی یا تمرین عملی در زمینه بخصوص را در بر نمی گیرد، بلکه دامنه آن بقدری وسیع و گسترده می شود که از فراگیری یک حرفه و یا فن ساده شروع شده و با احاطه کامل بر علوم و فنون بسیار پیچیده، چگونگی رفتار و برخوردهای مناسب در مقابل مسائل انسانی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشیده می شود (عباسیان و جنت، 1388).
2-3. آموزش ضمن خدمت کارکنان:
همانند بسیاری دیگر از مفاهیمی که با قلمروهای پیچیده فعالت های انسانی سروکار دارند، آموزش ضمن خدمت نیز مفهومی بحث انگیز است که درباره آن توافق نظر وجود ندارد؛ به عبارت روشنتر در کشورهای مختلف با توجه به گستره آموزش ضمن خدمت کارکنان، تعریف و برداشت متفاوتی از این واژه ارائه می شود. برای آنکه برداشت روشن تری از مفهوم آموزش ضمن خدمت داشته باشیم، بهتر است ابتدا آموزشهای مختلف سازمانی را بررسی کنیم؛ زیرا در این صورت درک مفهوم آموزش ضمن خدمت کارکنان آسانتر خواهد بود ( فتحی واجارگاه، 1387).
[1] - Ellen Gagne
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
اثربخشی
هنوز دانشمندان علوم سازمانی از اثربخشی تعریف خاصی را ارائه نکرده اند. لذا بیان یک تعریف مشخص از اثربخشی برنامه های آموزشی مشکل به نظر می رسد. اثربخشی مفهوم پیچیده ای است که به شیوه های گوناگون تعریف شده است. و متناسب با هرتعریفی قابل ارزیابی است. بارنارد[1] (1983) اثربخشی را دسترسی به اهداف سازمانی تعریف می نماید.
اتزیونی[2] (1964) معتقد است اثربخشی واقعی یک سازمان خاص به وسیله درجه و میزانی که سازمان به اهدافش دست می یابد تعیین می شود. و رابینز اثربخشی سازمان را به عنوان میزان کسب اهداف کوتاه مدت و بلند مدت با توجه به انتظارات ذی نفعان، ارزیابی کنندگان، در مرحله ی زندگی سازمانی تعریف می کند (گزارش گرد
همایی کارشناسان و مدیران آموزشی، 1384).
به طور کلی تعیین اثربخشی سازمان می خواهد به این سؤال پاسخ دهد که واحدهای سازمانی عملکردشان تا چه اندازه خوب است؛ یا باید تا چه اندازه بهتر گردد(جباری، 1381).
آموزشهای سازمانی زمانی از اثربخشی لازم برخوردار خواهند بود که محصولات و نتایج دوره های آموزشی برگزار شده، تعیین کنند. اهداف پیش بینی شده باشد. برخی از مدیران و مسئولان آموزشی فکر می کنند که هر گونه آموزشی مفید می باشد اما ممکن است برنامه های آموزشی موجود اثربخشی لازم را نداشته باشند (قهرمانی، 1380).
الگوی ارزشیابی اثربخشی کرک پاتریک
دونالد کرک پاتریک الگوی جامعی را مطرح کرده و آن را در سازمان های مختلف از جمله بانک ((Barclay اجرا کرده است. این الگو به عنوان الگویی ساده، جامع و علمی برای بسیاری از موقعیت های آموزش توصیف شده بود. کرک پاتریک ارزشیابی را به عنوان تعیین اثربخشی در یک برنامه آموزشی تعریف کرده و فرآیند ارزشیابی را به چهار سطح یا گام تقسیم می کند (عباسیان، 1385).
1. سطح واکنش : در این سطح می خواهیم واکنش یا عکس العمل شرکت کنندگان در دوره آموزش ضمن خدمت را بررسی کنیم. اگر چه ابزارهای متعددی برای سنجش واکنش افراد شرکت کننده در دوره ها وجود دارد، اما پرسشنامه بیشترین استفاده در مورد نظرخواهی از افراد دارد (فتحی و اجارگاه، 1387).
دلیل اول ارزیابی سطح واکنش آگاهی از چگونگی احساسات مشتریان درباره ی برنامه ی آموزشی است و این که چه تغییرات ضروری برای بهبود برنامه لازم است. دلیل دوم این که کارآموزان به این نکته پی ببرند که عکس العمل و رضایت آنان نسبت به برنامه برای برگزار کنندگان دوره آموزشی مهم است (کرک پاتریک، 2007).
در اینجا راهبردهایی برای ساخت فرمی که بتواند حداکثر اطلاعات را در حداقل زمان فراهم کند توصیه می شود.
- تعداد سؤالات پرسشنامه برای گرفتن بازخورد از بین 8 تا 15 سؤال در تغییر باشد.
- تهیه فرم پرسشنامه بر اساس مقیاس 5 گزینه ای (عالی، خیلی خوب، خوب، نسبتا خوب، ضعیف) و یا بر اساس مقیاس لیکرت (کاملا موافقم، موافقم، خنثی، مخالفم، کاملا مخالفم) تهیه می شود.
- در پایان فرم پرسشنامه پیشنهادهایی برای بهبود برنامه پرسیده شود.
- از کارآموزان نباید نباید خواست نامشان در فرم بنویسند (کرک پاتریک، 2007، ص 25).
2.یادگیری ( دانش): یادگیری یعنی سنجش برآورده شدن هدف های برنامه آموزشی (پورصادق، 1384).
از راههای دیگر ارزشیابی اثربخشی دوره های آموزشی سنجش میزان یادگیری شرکت کنندگان نوعاٌ از طریق امتحان در پایان دوره می باشد. و در عین حال بازخوردهای لازم را به مدرسان و طراحان در خصوص اینکه کدام هدف ها تحقق یافته اند و کدام عقیم مانده اند، می دهد.
[1] Barnard
[2] Etzuni
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 44 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
-12-مفهوم کیفیت :
کیفیت، حاکی از درجه ای است که یک محصول با انتظارات مشتری و مشخصات ارائه شده تطبیق دارد. به هرحال کیفیت ارائه خدمات و تولیدات همواره مورد توجه انسانها بوده است. شاید توسعه نوآوری و صنعت نیز، بر مبنای این اصل استوار باشد که انسان هیچ گاه نست به وضع موجود خود راضی نیست و همواره سعی در بهبود آن داشته است. در همین راستا کیفیت در بخش صنعت در دهه های 1950-1940 مورد توجه قرار گرفت و در علوم پزشکی از سال 1980 مطرح شد (رجبی پور میبدی، 1388).
سازمان بین المللی استاندارد (ISO)، کیفیت را مجموعه ای از مشخصات و ویژگی های یک خدمت یا کالا تعریف می کند تا بتواند نیازهای تضمین شده مشتری را برآورده سازد. هدف نظام کیفیت تامین اعتماد لازم برای مشتری و مدیریت ارشد سازمان هنگام ارائه خدمات است. در این میان بیمارستان ها جایگاه ویژه ای دارند، زیرا هر اشتباه حتی از نوع کوچک می تواند جبران ناپذیر باشد. بنابراین لازم است ارائه خدمات بدون نقص و مطابق با استانداردهای حرفه ای ارائه گردد (درگاهی، 1386)
همچنین کیفیت به عنوان توانایی یک فرآورده یا خدمت برای ارضاء نیازهای ابراز شده و میزانی برای برآوردن انتظارات مشتری یا مددجو تعریف شده و منظور از کیفیت خدمات بهداشتی درمانی، میزان دستیابی به مطلوب ترین برآیندهای سلامتی است به گونه ای که خدمات ارائه شده اثربخش، کارا و به صرفه باشد. همچنین کیفیت، ساختار پیچیده ای از ارزشها ، عقاید ونگرشهای افرادی است که در مراقبتهای بهداشتی با یکدیگر در تعامل می باشند، لذا در تعریف کیفیت مراقبت ها، شناخت دیدگاه پرستاران به عنوان بزرگ ترین گروه در میان کارکنان بهداشتی درمانی، از جایگاه ویژه ای برخوردار است (پازارگادی و همکاران، 1386)
2-13- مفهوم مراقبت در پرستاری:
مراقبت در پرستاری دارای دو جنبه است، بعد عواطف و بعد فعالیتها، که بعد اول مربوط به توجه به مددجو به عنوان یک فرد و اهمیت دادن به آنچه که برای وی اتفاق می افتد می باشد. به عبارت دیگر بعد عاطفی مراقبت برای شاْن، مقام و استقلال فرد دیگر احترام قائل است. بعد فعالیت ها به منظور مساعدت، کمک و خدمت به دیگران است که از طریق ارتباط بین پرستار و بیمار بدست می آید. در حقیقت این بعد از مراقبت مربوط به تشخیص و برآوردن نیازهای بیمار می باشد (عزیززاده فروزی وهمکاران، 1373).
2-14- مفهوم کیفیت مراقبت پرستاری و ابعاد آن :
کاناواکتیکیول و همکاران (2001) ، مضامین کلیدی زیر را در تعریف کیفیت مراقبت پرستاری بدست آوردند:
1-دستیابی به نیازهای فیزیکی بیماران
2-فراهم نمودن حمایت های روانی- اجتماعی برای بیماران
3-اطمینان از توجه به نیازهای روحی و معنوی بیماران
4-رضایت مندی بیماران از مراقبت ها
5-پاسخگو و مسئول بودن مراقبت های پرستاری به نیازهای بیماران
6-اطمینان از ارائه مراقبت های جامع وهمه جانبه به بیمار
که در نهایت تعریف زیر را به عنوان تعریف نهایی ارائه دادند:
" کیفیت مراقبت پرستاری، پاسخگویی پرستاری به نیازهای جسمی، روانی، عاطفی، اجتماعی و معنوی بیماران است، به طوری که به زندگی سالم و طبیعی خود باز گردند و رضایت خاطر بیماران و پرستاران جلب شده باشد " (پازارگادی و همکاران، 1386).
بارهانس و آلیگود (2010) در مطالعه ای کیفی، مراقبت پرستاری با کیفیت از دیدگاه پرستاران را به صورت دستیابی به نیازهای انسان از طریق توجه، همدلی، تعاملات احترام آمیز با بیمار همراه با احساس مسئولیت، حمایت اساسی و یکپارچه از مددجو بیان نمودند (آتش زاده شوریده و همکاران، 1391).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 86 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
هوش معنوی
مفهوم هوش:
فرهنگ لغات وبستر، هوش را توانایی برای یادگیری یا درک مفاهیم جدید و دستیابی به موقعیت جدید می داند. نازل (2004) هوش را رفتار حل مسئله سازگارانه ای بیان می کند که در راستای تسهیل اهداف کاربردی و رشد سازگارانه جهت گیری شده است. این رفتار سازگارانه، از شباهت اهداف متعدد می کاهد که باعث تعارض درونی می شود.. این مفهوم هوش مبتنی بر گزاره ای است که فرایند حرکت به سوی اهداف ،انجام راهبردهایی را برای غلبه بر موانع وحل مسئله ضروری می سازد.
هوش به عنوان یک توانایی شتاختی در اوایل قرن بیستم توسط آلفرد بینه مطرح شد ، وی همچنین آزمونی برای اندازه گیری میزان بهره هوش افراد ابداع کرد ، سپس لوئیس ترمن ودیوید وکسلر آزمونهای جدید تری ساختند( رجایی، 1389)
مفهوم تحلیلی غرب از هوش بیشتر بیشتر شناختی است وشامل پردازش اطلاعات می شود ،در حالیکه رویکرد ترکیبی شرق نسبت به هوش، مولفه های گوناگون عملکرد وتجربه انسان از جمله شتاخت شهود وهیجان را در یک ارتباط کامل در بر می گیرد(نازل، 2004)
در چند دهه ی اخیر مفهوم هوش به حوزه های دیگری مانند هوش هیجانی ، هوش طبیعی ، هوش وجودی وهوش معنوی گسترش یافته است ،استرنبرگ (2001) عنوان نمود که برای یک پیش بینی مناسب ازموفقیت های افراد ورهبری نیازمند گسترش مفهوم هوش ،فراسوی هوشبهرهستیم.
سالوی(2002)عنوان کرد هوش انسان متشکل از مجموعه محدودی از قابلیت های شناختی نیست ، بلکه جنبه ای هیجانی نیز می تواند در آن مطرح باشد ، مایر وسالوی(1997) هوش هیجانی را شامل توانایی برای تشخیص درست هیجان ها وعواطف دیگران .پاسخ متناسب به آنها،همچنین برانگیختن ،آگاهی و نظم بخشیدن وکنترل پاسخ های هیجانی خویش می داند. بار- آن(2002) پنج مولفه درون فردی ، بین فردی ،انطباق پذیری ،مدیریت استرس وخلق کلی را برای هوش هیجانی مشخص نموده وآزمونی برای اندازه گیری آن ساخت(رجایی، 1389).
گاردنر (1999) هوش را شامل مجموعه توانایی هایی می داند که برای حل مسئله وایجاد محصولات جدیدی که در یک فرهنگ ارزشمند تلقی می شوند، به کار می رود . از نظر وی انواع نه گانه هوش عبارتند از : هوش زبانی ، موسیقیایی ،منطقی-ریاضی، فضایی- بدنی، حرکتی، هوش های فردی(که شامل هوش درون فردی وبین فردی می شود)، هوش طبیعی وهوش وجودی که شامل ظرفیت مطرح کردن سوالات وجودی است(آمرام، 2005)، از دید گاردنر هوش وجودی یعنی ظرفیت برای سوال درمورد ماهیت انسان، چرایی وغایت زندگی که در عرفان ،هنر ،شعر وفلسفه ودین جلوه گر می شود اما به این هوش با دیده ی تردید نگریسته است(رجایی ،1389).
هلما واستریزنک (2004) عنوان می کنند که هوش وجودی توانایی برای یافنن معنا ی زندگی است وچهار مولفه را برای هوش وجودی مشخص می کنند:
الف)توانایی ادراک ارزشهای سودمند احتمالی در موقعیت های عینی همچون )مشکلات زندگی،بیماری ،واز دست دادن نزدیکان وغیره ) که فرد را برای یافتن معنای جدیدی از زندگی وتعبیر وتفسیر آن به چالش می کشاند وارزش مثبت دادن به این موقعیت ها ومعنادار کردن آنها منجر به هدفمندی ورضایت در زندگی می گردد.
ب)توانایی برای تشکیل سلسله مراتبی از ارزش ها واهداف که با سیستم اعتقادی سازمان یافته فرد مربوط است .
ج)مدیریت خویشتن ومسائل ،جهت رسیدن به اهداف با شیوه های مناسب.
د)توانایی برای تحت تاثیر قرار دادن وکمک به سایر افراد در مورد یافتن معنای زندگی.
توانایی برای یافتن معنای زندگی یک عنصر مهم در هوش معنوی نیز می باشد، هوش وجودی وهوش معنوی هرچند که کاملا همانند نیستند ، اما سازه های مرتبط به هم هستند که تا حدودی با یکدیگر همپوشی دارند(هلما واستریزنک، 2004).
2-2- معنویت :
معنویت به عنوان یکی از ابعاد انسانیت شامل آگاهی وخودشناسی می شود ، این آگاهی ممکن است منجر به تجربه ای شود که فراتر از خودمان است ،ایمونز تلاش کرد معنویت را براساس تعریف گاردنر از هوش ،در چارچوب هوش مطرح نماید ومعتقد است معنویت می تواند شکلی از هوش تلقی شود زیرا عملکرد وسازگاری فرد را پیش بینی می کند وقابلیت هایی را مطرح می کند که افراد را قادر می سازد به حل مسائل بپردازند وبه اهدافشان دسترسی داشته باشد.گاردنر، ایمونز را مورد اتقاد قرار می دهد ومعتقد است که باید جنبه هایی از معنویت که مربوط به تجربه های پدیدار شناختی هستند(مثل تجربه تقدس یا حالات متعالی)از جنبه های عقلانی ،حل مسئله وپردازش اطلاعات جدا کرد (آمرام، 2005). می توان علت مخلفت محققانی مانند گاردنر را به نگاه شناخت گرایانه آنان از هوش نسبت داد(نازل ،2004).
معنویت دارای سه بعد است :
1- معنا: معنویت شامل جستجوی معنا وهدف به شیوه ای است که به وجودی مقدس یا واقعیتی غایی ارتباط پیدا می کند ،معمولاً این امر موجب پاسخ به این سوال می شود که « چطور دیدگاه من در مورد وجودی مقدس یا وااقعیتی غایی به زندگی ام معنا می بخشد؟ معنا ممکن است دربرگیرنده ی اصول اخلاقی وارزش های متعالی نیز شود ، بخصوص که چنین جنبه های زندگی سرچشمه گرفته از دیدگاه ما نسبت به وجودی مقدس یا واقعیت غایی است .
2- تعالی : این واژه به تجربیات فراشخصی یا وحدت بخش اشاره می کند که ارتباطی فراسوی خود شخصی مان را فراهم می سازد وشامل ارتباط با وجودی مقدی یا واقعیتی غایی می گردد.
3- عشق : عشق منعکس کننده ی بعد اخلاقی معنویت می باشد ، بخصوص زمانی که توسط باورهای مربوط به واقعیتی غایی یا وجودی مقدس برانگیخته شده باشد. بسیاری از آموزگاران معنوی همچون دالایی لاما، عشق را به مثابه ی جوهره ی معنویت می دانند ومعنویت را با ویژگی هایی از روح انسان همچون عشق ، شفقت ،صبر ،تحمل ،بخشایش،رضایت خاطر ،احساس مسئولیت وحس سازگاری که شادمانی را برای خود ودیگران به ارمغان می آورد ،مرتبط می دانند.از نظر هارتز ،اینکه بتوانیم عشق بورزیم یا نه منعکس کننده ی این موضوع است که دو بعد دیگر معنویت (معنا وتعالی ) را، تاچه اندازه جدی می گیریم ،منظور از عشق صرفا یک احساس نیست، عشق می تواند مستلزم انجام دادن کاری باشد که بیشترین فایده را برای خود و دیگران در پی داشته باشد(هارتز،ترجمه ی کامگار وجعفری،1387)
از دیدگاه غباری بناب وهمکاران ، معنویت عبارت است از :ارتباط با وجود متعالی، باور به غیب، باور به رشد و بالندگی انسان در راستای گذشتن از پیچ وخم های زندگی وتنظیم زندگی شخصی برمبنای ارتباط با وجود متعالی در هستی معنادار، سازمان یافته وجهت دار الوهی .این بعد وجودی انسان فطری وذاتی است و با توجه به رشد وبالندگی انسان ودر نتیجه انجام تمرینات ومناسک دینی متحول شده وارتقا می یابد(غباری بناب وهمکاران ،1387).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 121 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 76 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مبانی نظری
فراشناخت واژهای است که به صورت «شناختنِ شناختن» و یا « دانستنِ دانستن» تعریف شده است. تاملی که انسان بر روی فرایندهای ذهنی خود میکند، و اندیشیدن درباره تفکر را فراشناخت مینامند. این مفهوم از مفاهیم نظریه ذهن به شمار میآید، که به صورت عمومی دارای دو مولفه است: یکی دانش درباره شناخت، و دیگری قاعده بخشیدن به شناخت. کودک انسان تا پیش از دبستان هنوز مجهز به فراشناخت نیست و توانایی درکِ نظر و افکار و احساسات دیگران را ندارد، از چهار سالگی به بعد است که میفهمد که افکار و باورهای دیگران بر رفتارشان تاثیر میگذارد و اینکه حتی ممکن است آنها از واقعیت به دور نیز باشد. بیماران مبتلا به اوتیسم فاقد نظریه ذهن میباشند، آدمها را به مانند هر نوع شی دیگری میبینند، در نتیجه به دنیای درون خود پناه میبرند(هیلیگارد و اتکینسون ، 1392) فراشناخت را می توان به سه حیطه به و فراشناخت را می توان به سه حیطه دانش فراشناختی ، تجربه فراشناختی و راهبردهای فراشناختی تقسیم کرد. دانش فراشناختی به باورها و نظریه هایی اطلاق می شود که افراد درباره تفکر خود دارند. تجربه های فراشناختی شامل ارزیابی ها و احساس هایی است که افراد در موقعیت های مختلف درباره ی وضعیت روانی خود دارندو راهبردهای فراشناختی پاسخهایی هستند که برای کنترل و تغییر تفکر به کار گرفته می شوند و به خودتنظیمی هیجانی و شناختی کمک می کنند (ولز ،1390).
درمان فراشناختی پیشرفت جدیدی در درک علل مشکلات بهداشت روانی و درمان آنها است. این رویکرد براساس نظریهی بنیادی کارکرد اجرایی خود نظم بخش (ولز و ماتیوس، 1994، 1996؛ ولز ، 2000) استوار است. این رویکرد ابتدا در مورد اختلال اضطراب فراگیر بهکار برده شد و بعد بهعنوان یک رویکرد درمانی کلّی گسترش یافت. یکی از ویژگیهای اختلالهای روانشناختی نظیر اضطراب یا افسردگی آن است که تفکّر دچار سوگیری و کنترل آن دشوار میشود و همین امر موجب بدتر شدن و تداوم ناراحتی هیجانی میشود. اکثر بیماران گزارش مینمایند که احساس میکنند کنترلی برافکار و رفتارشان ندارند. یک خصیصهی مهم دیگر اختلالهای روانشناختی آن است که الگوهای تفکّر و توجّه شخص بر خود و موضوعات تهدیدکننده متمرکز میشود. درمان فراشناختی بر تغییر این الگوهای تفکّر تأکید میکند و آن را بسیار مهم میداند. رویکرد فراشناختی این الگوهای تفکّر و توجّه را «سندرم شناختی-توجّهی» مینامند. این الگو شامل نگرانی، اندیشناکی، توجّه تثبیت شده و راهبردهای خودتنظیمی یا رفتارهای مقابلهای ناسازگارنهای است که فرد آنها را مفید میداند، امّا نتیجهی معکوس دارند و به تداوم مشکلات هیجانی منجر میشوند. سندرم شناختی- توجّهی توسط فراشناختها کنترل میشود و حذف آن از طریق کمک به بیمار در کسب راههای جدید برای کنترل توجّه، برقراری رابطه با افکار و باورهای منفی، و تغییر باورهای فراشناختی ایجادکننده الگوهای تفکّر ناسازگارانه ضروری است.
نظریهی فراشناختی بر این اصل استوار است که بر خلاف شباهتهای بنیادی در مکانیزمهای آسیبشناختی در میان اختلالهای روانشناختی، هر اختلال محتوای خاص خود را درسطوح شناختی و فراشناختی دارد. برای مثال اختلال اضطراب فراگیر، شامل باورهای منفی دربارهی کنترلناپذیری و خطر نگرانی است. در حالی که اختلال وسواس فکری و عملی، شامل باورهای فراشناختی منفی دربارهی معنی و قدرت افکار مزاحم است. درمان فراشناختی از لحاظ تأکید بر نقش اختلال یا سوگیری در تفکّر در ایجاد و تداوم اختلالهای هیجانی در زمرهی رویکردهای شناختی- رفتاری قرار میگیرد. امّا از لحاظ بنیانهای نظری و مفهومی، مدلهای ویژهی اختلال، تأکید بر فرایندها و دانش فراشناختی و بسیاری از فنون مورد استفاده با درمانهای شناختی سنّتی تفاوت عمدهای دارد. باورهایی که در درمان فراشناختی حایز اهمیّت اند، شناختهای معمولی مورد توجّه درمانهایی شناختی- رفتاری نیستند، بلکه باورهای فرد دربارهی تفکّر یعنی باورهای فراشناختی هستند.
درمان فراشناختی رویکرد نوظهوری است که در نتیجهی مدلسازی و فرضیهآزمایی نظامدار بهوجود آمده و به فنون مختلفی منجر شده است که اثربخشی آنها در مطالعات علمی نشان داده شده است.این رویکرد در درک و درمان اختلالهای مانند اختلال اضطراب فراگیر، استرس پس از آسیب، اختلال وسواس فکری و عملی، اضطراب اجتماعی، افسردگی و اضطراب تندرستی بسیار مؤثّر بوده است. کتابی که در پیش روی شما است، جدیدترین کتابی است که توسّط آدریان ولز بنیانگذار درمان فراشناختی نوشته است.
2-2-نظریه.وماهیّت.درمان.فراشناختی
افکار مهمّ نیستند، امّا پاسخ شما به این افکار مهمّاند. همه، افکار منفی دارند و هرکسی گاهی افکار منفی خود را باور میکند. امّا همه دچار اضطراب، افسردگی و ناراحتی هیجانی پایدار و مداوم نمیشوند. پرسش مهمّ این است: چه چیزی افکار را کنترل کرده و تعیین میکند که آیا فرد میتواند خود را از شرّ این افکار منفی رها سازد یا این که در دام ناراحتی عمیق و مداوم گرفتار میشود؟ کتاب حاضر به این پرسش پاسخ میدهد.
این کتاب فرض میکند که فراشناختها مسئول کنترل سالم و ناسالم ذهن هستند. به علاوه، این اثر بر این اصل استوار است که آنچه هیجانها و نحوهی کنترل آنها را تعیین میکند، نه «چیستی» افکار فرد (به چه فکر میکند) بلکه چگونگی تفکّر فرد است. تفکّر را میتوان به اُرکستر بزرگی تشبیه نمود که نوازندگان و آلات موسیقی زیادی در آن حضور دارند. برای تولید یک پیشدرآمد قابل قبول، وجود دفتر نُت و رهبر ارکستر ضروری است. فراشناخت به مثابهی دفتر نُت و رهبر پشت تفکّر است. فراشناخت، کاربرد شناخت دربارهی شناخت است. فراشناخت فراوردهها و فرایندهای آگاهی را پایش (نظارت)، کنترل و ارزیابی میکند.
برای بسیاری از ما، تجربهی ناراحتی هیجانی، گذرا و کوتاه مدت است، چون راههای مقابلهی انعطافپذیر با عقاید منفی ساختهی ذهنمان (مانند افکار و باورها) را آموختهایم. رویکرد فراشناختی بر این باور است که افراد به این دلیل در دام ناراحتی هیجانی گرفتار میشوند که فراشناختهای آنها به الگوی خاصّی از پاسخدهی به تجربههای درونی منجر میشود که موجب تداوم هیجان منفی و تقویت باورهای منفی میشود. این الگو «سندرم شناختی- توجّهی " خوانده میشود که شامل نگرانی، نشخوار فکری ، توجّه تثبیت شده و راهبردهای خود تنظیمی یا رفتارهای مقابلهای ناسازگارانه است. گوشهای از این الگوی مخرّب را میتوان در پاسخ یکی از بیماران اخیر من مشاهده کرد.
از این بیمار پرسیدم: «مهمّترین چیزی که در جریان درمان فراشناختی افسردگی آموختید، چیست؟» او پاسخ داد: «مشکل اصلی من این نیست که افکار منفی دربارهی خودم دارم، مشکل اصلی نحوهی پاسخدهی من به این افکار است، دریافتم که عملکرد من مانند ریختن بنزین روی آتش است. من قبلاً متوجّه این فرایند نبودم.» این بیمار متوجّه شد که پاسخهایش به افکار منفی خود، ناخواسته به شکلگیری سبک تفکّر ناسازگارانهای منجر شده بود که خود انگارهی منفی او را تقویت میکرد. در ادامهی همین فصل به ماهیّت این فرایند خواهیم پرداخت.
درمان فراشناختی بر این اصل استوار است که فراشناخت برای درک نحوهی عملکرد شناخت و نحوهی تولید تجربههای هشیارانهی ما دربارهی خودمان و جهان اطرافمان بسیار مهمّ است.
فراشناخت چیزهایی را که به آن توجّه میکنیم و نیز اطّلاعاتی را که وارد هشیاری ما میشوند، تعیین میکند. همچنین فراشناخت ارزیابیهای ما را شکل میدهد و بر انواع راهبردهایی که برای تنظیم افکار و احسّاساتمان به کار میبریم، اثر میگذارد.
برآیند بحث ما در سرتاسر این کتاب آن است که فراشناخت تأثیر اساسی بر باورها و تفکّر دارد و پایه و اساس تجربههای هیجانی عادی و غیرعادی و هشیار ما را تشکیل میدهد. فرض بنیادی درمانهای شناختی- رفتاری سنّتی مانند نظریهی طرحوارهای بک (بک، 1967،1976) و درمان عقلانی- هیجانی- رفتاری ( الیس، 1962؛ الیس و هارپر، 1967، 1976) آن است که اختلال یا سوگیری در تفکّر موجب اختلال روانشناختی میشود. هر دوی این رویکردها بر نقش محوری باورهای ناکارآمد تأکید مینمایند.
درمان فراشناختی به عنوان یک اصل کلّی با این دیدگاه موافق است و همین امر آن را در زمرهی درمانهای شناختی قرار میدهد. با این حال، فرق آن با رویکردهای قبلی در توجّه به سبک خاصّ تفکّر و انواع باورهایی است که نظریههای دیگر به عنوان علّت اختلال روانشناختی بر آنها تأکید نمیکنند. سبک تفکّر مورد تأکید درمان فراشناختی، تحریفهای شناختی مانند معیارهای مطلقگرا یا تفکّر سیاه و سفید نیست. سبک مورد توجّه درمان فراشناختی، سندرم شناختی- توجّهی است که با درگیری افراطی در تفکّر کلامی مداوم و مشغولیّت ذهنی به شکل نگرانی و نشخوار فکری مشخّص میشود. این وضعیّت با سوگیری توجّهی خاصّ که در آن توجّه فرد بر تهدید متمرکز میشود، همراه است. باورهایی که در درمان فراشناختی حایز اهمّیّت هستند، شناختهای معمولی مورد توجّه در درمانهایی شناختی- رفتاری و عقلانی- هیجانی- رفتاری، دربارهی جهان، خود جسمانی و خود اجتماعی نیستند، بلکه باورهای فرد دربارهی تفکّر (باورهای فراشناختی هستند.